نمایش مبدأ برای أ و ف / الآفة

[[رده:ا]]
<span id="الآفة-نسخه-آزمایشی"></span>
= <span dir="rtl">الآفة (نسخه آزمایشی)</span> =

'''<span dir="rtl">آسيب</span>'''

= <span dir="rtl">درآمد</span> =

<span id="آفت-در-لغت"></span>
== <span dir="rtl">آفت، در لغت</span> ==

<span dir="rtl">واژه «آفت»، اسم مصدر است از ريشه «أوف» يا «أيف»</span> <ref><span dir="rtl">از عبارت شمارى از لغت شناسان بر مى آيد كه اصل واژه «آفت»، هم اجوف واوى تلقى شده و هم اجوف يائى (ر. ك: المحيط فى اللغة: ج10 ص437).</span></ref> <span dir="rtl">به معناى آسيب، گزند، بيمارى و عيبى كه بر چيزى عارض شود و موجب فساد و تباهى آن گردد.</span>

<span dir="rtl">ابن منظور مى گويد:</span>

<span dir="rtl">أوف: الآفَةُ: العاهَةُ، و فِى المُحكَمِ: عَرَضٌ مُفسِدٌ لِما أصابَ مِن شَى ءٍ... وطَعامٌ مَؤوفٌ: أصابَتهُ آفَةٌ، و فى غَيرِ المُحكَمِ طَعامٌ مَأْوُوفٌ. و إيفَ الطَّعامُ، فَهُوَ مَئيفٌ... الجَوهَرِىُّ: و قَد إيفَ الزَّرعُ عَلى ما لَم يُسَمَّ فاعِلُهُ، أى أصابَتهُ آفَةٌ فَهُوَ مَؤوفٌ مِثلُ مَعوفٍ.</span> <ref><span dir="rtl">لسان العرب: ج9 ص16 مادّه «أوف».</span></ref>

<span dir="rtl">أوف: آفت: آسيب. در كتاب محكم [ابن سيرين] آمده: آفت، عارضه اى است كه به هر چه برسد، نابودش مى كند.… غذاى مئوف، غذايى است كه آفت زده. در غير كتاب محكم، «طعام مأوُوف» آمده است. «ايف الطعام»، يعنى غذاى آسيب زده.… جوهرى گفته است: «ايف الزرع» به صورت فعل مجهول، آن جايى كه آفت، مشخّص نباشد، پس آن، «مؤوف» است.</span>

<span dir="rtl">مقصود از اين واژه در اين بخش، اشاره به موضوع آسيب شناسى از نگاه قرآن و احاديث اسلامى است.</span>

<span id="آفت-در-قرآن-و-حديث"></span>
== <span dir="rtl">آفت، در قرآن و حديث</span> ==

<span dir="rtl">در قرآن كريم، واژه «آفت (آسيب)» نيامده است؛ امّا آسيب شناسى، يكى از آموزه هاى مهمّ اسلامى است كه با الفاظ گوناگون و به طور گسترده در قرآن و احاديث آمده و در بخش هاى مختلف اين دانش نامه، مطرح گرديده است. از اين رو، براى آسيب شناسى هر موضوع، مراجعه به كليدْواژه مربوط به آن، ضرورى است.</span>

<span dir="rtl">بنا بر اين، آنچه در اين جا تحت عنوان «آفت» مى آيد، تنها بخش كوچكى از احاديث آسيب شناسى است كه واژه «آفت» در آنها به كار رفته، و منظور از تشكيل اين بخش، جلب توجّه خوانندگان به اهمّيت اين موضوع از نگاه اهل بيت عليهم السلام و آشنايى اجمالى با آسيب هايى است كه زندگى مادّى و معنوى انسان را تهديد مى نمايند. در جمع بندى اين احاديث، مى توان گفت كه آسيب هاى زندگى، دو نوع اند:</span>

<span id="آسيب-هاى-غير-قابل-پيشگيرى"></span>
=== <span dir="rtl">1. آسيب هاى غير قابل پيشگيرى</span> ===

<span dir="rtl">بخشى از آسيب ها با زندگى انسان، پيوندى ناگسستنى دارند، چنان كه در حديثى از امام على عليه السلام در توصيف انسان آمده:</span>

<span dir="rtl">غَرَضِ الأَسقامِ... حَليفِ الهُمومِ و قَرينِ الأَحزانِ و نُصُبِ الآفاتِ.</span> <ref><span dir="rtl">ر. ك: ص174 ح1.</span></ref>

<span dir="rtl">[انسان] در تيررس بيمارى ها... هم پيمان غصّه ها، همنشين اندوه ها، و ملازم آسيب هاست.</span>

<span dir="rtl">انسان در اين جهان، گرفتار انواع آسيب هاى غير قابل پيشگيرى و غم و غصّه هاى ناشى از آن است. از اين رو در حكمت هاى منسوب به امام على عليه السلام آمده كه وقتى ايشان شنيد كه مردى براى دوستش دعا مى كند كه غم و گرفتارى نبيند، فرمود:</span>

<span dir="rtl">إنَّما دَعَوتَ لَهُ بِالمَوتِ لِأَنَّ مَن عاشَ فِى الدُّنيا لابُدَّ أن يَرَى المَكروهَ.</span> <ref><span dir="rtl">شرح نهج البلاغة: ج20 ص289 ح301.</span></ref>

<span dir="rtl">تو در واقع، براى مرگش دعا كردى؛ زيرا هر كه در دنيا زندگى مى كند، به ناچار، گرفتارى مى بيند.</span>

<span dir="rtl">آفتِ همه آرزوها مرگ است كه هيچ چاره اى ندارد و هيچ كس نمى تواند از آن پيشگيرى كند:</span>

<span dir="rtl">آفَةُ الآمالِ حُضورُ الآجالِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص110 ح3959، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3712.</span></ref>

<span dir="rtl">آفت آرزوها، وجود [هميشگى] اجل هاست.</span>

<span dir="rtl">به سخن ديگر، بخشى از آسيب هاى زندگى، تقدير غير قابل تغيير زندگى اند. در اين موارد، از انسان براى پيشگيرى از آنها كارى ساخته نيست، چنان كه از امام على عليه السلام روايت شده است:</span>

<span dir="rtl">يَغلِبُ المِقدارُ عَلَى التَّقديرِ، حَتّى تَكونَ الآفَةُ فِى التَّدبيرِ.</span> <ref><span dir="rtl">نهج البلاغة: حكمت 459، تحف العقول: ص223، بحار الأنوار: ج5 ص126 ح77.</span></ref>

<span dir="rtl">تقدير [حق] بر حسابگرى [ما] چنان چيره است كه تدبير، مايه آسيب مى شود.</span>

<span dir="rtl">در روايتى ديگر از ايشان آمده است:</span>

<span dir="rtl">تَذِلُّ الأُمورُ لِلمَقاديرِ، حَتّى يَكونَ الحَتفُ فِى التَّدبيرِ.</span> <ref><span dir="rtl">نهج البلاغة، حكمت 16.</span></ref>

<span dir="rtl">كارها در تسخير تقديرات اند، تا جايى كه تدبير، مرگ آور مى شود.</span>

<span dir="rtl">گفتنى است كه هر چند اين گونه آسيب ها غير قابل پيشگيرى اند، با اين حال، شناخت آنها ضرورى است تا با توجّه به آنها بتوان براى زندگى برنامه ريزى كرد؛ بلكه از آنها به عنوان فرصت، براى كمالات نفسانى بهره بردارى نمود.</span>

<span id="آسيب-هاى-قابل-پيشگيرى"></span>
=== <span dir="rtl">2. آسيب هاى قابل پيشگيرى</span> ===

<span dir="rtl">نكته مهم در باب آسيب شناسى، اين است كه بخش عمده آسيب هايى كه زندگى مادّى و معنوى را تهديد مى كنند، قابل پيش بينى و پيشگيرى اند. مهم تر، اين كه حتّى پيشگيرى بسيارى از آسيب هاى غير قابل پيش بينى، امكان پذير است؛ بلكه مى توان گفت كه آسيب هاى غير قابل پيشگيرى، در برابر آنچه قابل پيشگيرى است، اندك اند.</span>

<span dir="rtl">بسيارى از بيمارى هاى جسمى و روحى و بسيارى از مرگ هاى زودرس را مى توان پيشگيرى كرد. همچنين بسيارى از آسيب هايى را كه زندگى فردى، خانوادگى، اجتماعى، فرهنگى، سياسى، اقتصادى و زيستىِ انسان را تهديد مى كنند، پيش از وقوع مى توان علاج نمود.</span>

<span dir="rtl">بنا بر اين، آسيب شناسى، در واقع، اوّلين و اصلى ترين و مهم ترين مسئله زندگى است كه سعادت و خوش بختى انسان در گرو آن قرار دارد.</span>

<span id="راه-هاى-پيشگيرى-از-آسيب-ها"></span>
== <span dir="rtl">راه هاى پيشگيرى از آسيب ها</span> ==

<span dir="rtl">با تأمّل در احاديث فصل هشتم، مى توان گفت كه با بهره گيرى از چهار عامل، مى توان از وقوع بسيارى از آسيب ها پيشگيرى كرد:</span>

<span id="شناخت"></span>
=== <span dir="rtl">1. شناخت</span> ===

<span dir="rtl">آسيب شناسى، نخستين گام در جهت پيشگيرى از آسيب است، چنان كه در ره نمود امام على عليه السلام آمده:</span>

<span dir="rtl">العِلمُ حِجابٌ مِنَ الآفاتِ.</span> <ref><span dir="rtl">ر. ك: ص216 ح108.</span></ref>

<span dir="rtl">دانش، بازدارنده از آفات است.</span>

<span dir="rtl">هر چه سطح علم و آگاهى مردم نسبت به آسيب هايى كه زندگىِ آنها را تهديد مى كند، بالاتر باشد، مصونيت آنها افزايش مى يابد. بنا بر اين براى سالم سازى جامعه، برنامه ريزى جهت تقويت فرهنگ و آگاهى مردم، ضرورى است.</span>

<span id="تقويت-اراده"></span>
=== <span dir="rtl">2. تقويت اراده</span> ===

<span dir="rtl">شمارى از آسيب هاى زندگى، معلول ضعف اراده در برابر جاذبه ها و تمايلات نفسانى اند؛ چرا كه ضعف اراده، مانع پيروى از عقل و علم و آگاهى مى شود. از اين رو در اين گونه موارد، تنها شناخت آسيب، براى پيشگيرى از آن كافى نيست؛ بلكه تقويت اراده از طريق خودسازى نيز ضرورى است. احاديثى كه براى مصونيت از آسيب ها به روزه دارى، قناعت، خوددارى از هوسرانى و زهد توصيه مى كنند، اشاره به همين نكته دارند. از امام على عليه السلام نقل شده:</span>

<span dir="rtl">لَو زَهِدتُم فِى الشَّهَواتِ لَسَلِمتُم مِنَ الآفاتِ.</span> <ref><span dir="rtl">ر. ك: ص216 ح109.</span></ref>

<span dir="rtl">اگر در خواسته هاى نفس، زهد بورزيد، حتما از آسيب ها در امان خواهيد ماند.</span>

<span id="خدمت-به-خلق"></span>
=== <span dir="rtl">3. خدمت به خلق</span> ===

<span dir="rtl">يكى از آموزه هاى مهمّ اسلام براى پيشگيرى از آسيب هاى غير قابل پيش بينى، كمك به نيازمندان، شاد كردن ديگران و به طور كلّى، نيكى كردن به مردم و خدمت به خلق است. از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله روايت شده:</span>

<span dir="rtl">المَعروفُ إلَى النّاسِ يَقى صاحِبَها مَصارِعَ السَّوءِ وَ الآفاتِ وَ الهَلَكاتِ.</span> <ref><span dir="rtl">ر. ك: ص218 ح115.</span></ref>

<span dir="rtl">نيكى كردن به مردم، نيكوكار را از دام بدى ها و آسيب ها و مهلكه ها نجات مى دهد.</span>

<span dir="rtl">اين سخن، بدان معناست كه براى مصون ماندن از آسيب ها، علاوه بر راه هاى متعارف، عوامل و راه هاى غير متعارف نيز وجود دارند كه شمارى از آسيب هاى زندگى را از طريق آنها مى توان پيشگيرى نمود.</span>

<span id="استمداد-از-خداوند-متعال"></span>
=== <span dir="rtl">4. استمداد از خداوند متعال</span> ===

<span dir="rtl">در كنار تلاش هاى علمى و عملى براى پيشگيرى از آسيب ها، ذكر و دعا و يارى خواستن از حضرت احديت ـ جلّ و علا ـ نيز نقش مؤثّرى در اين زمينه دارند. بر اساس بسيارى از احاديث، پيشوايان اسلام، مكرّر از خداوند متعال مى خواستند كه آنان را از آسيب ها، مصون بدارد و در برابر آسيب ها، مصونيت بخشد.</span>

<span id="الفصل-الأول-تآصر-الآفات-والحياة-الدنيا"></span>
= <span dir="rtl">الفَصلُ الأَوَّلُ: تآصر الآفات والحياة الدّنيا</span> =

<span dir="rtl">فصل يكم: در هم تنيده بودن آسيب ها با زندگى دنيا</span>

<span id="الإنسان-في-الدنيا-مرمى-الآفات-الدنيا"></span>
== <span dir="rtl">1 / 1: الإِنسانُ فِي الدُّنيا مَرمَى الآفاتِ الدُّنيا</span> ==

<span dir="rtl">1 / 1: انسان در دنيا آماج آسيب هاست</span>

<span dir="rtl">1.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام ـ مِن كِتابٍ لَهُ إلَى ابنِهِ الحَسَنِ عليه السلام ـ: مِنَ الوالِدِ الفانِ... إلَى المَولودِ المُؤَمِّلِ ما لا يُدرَكُ، السّالِكِ سَبيلَ مَن قد هَلَكَ، غَرَضِ الأَسقامِ ورَهينَةِ الأَيّامِ ورَمِيَّةِ المَصائِبِ... غَريمِ المَنايا، وأسيرِ المَوتِ، وحَليفِ الهُمومِ، وقَرينِ الأَحزانِ، ونُصُبِ الآفاتِ.</span> <ref><span dir="rtl">نهج البلاغة: الكتاب31، خصائص الأئمّة: ص118، تحف العقول: ص68، كشف المحجّة: ص220، بحار الأنوار: ج77 ص217 ح2؛ كنز العمّال: ج16 ص167 ح44215 نقلاً عن وكيع والعسكري في المواعظ.</span></ref>

<span dir="rtl">1.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام ـ از نامه ايشان به فرزندش حسن عليه السلام ـ: از پدر سال خورده... به فرزندى كه آرزوهاى نارسيدنى در سر دارد، و در همان راهى مى رود كه گذشتگان رفتند؛ فرزندى كه آماج بيمارى ها و گروگان روزگار و هدف تيرهاى گرفتارى ها و صدمات... وامدار مقدّرات و اسير مرگ و هم پيمان رنج و تشويش ها و همدم اندوه ها و نشان آسيب هاست.</span>

<span dir="rtl">2.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: وَيحَ ابنِ آدَمَ؛ أسيرُ الجوعِ، صَريعُ الشِّبَعِ، غَرَضُ الآفاتِ، خَليفَةُ الأَمواتِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج6 ص229 ح10096، عيون الحكم والمواعظ: ص505 ح9257.</span></ref>

<span dir="rtl">2.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: بيچاره فرزند آدم! اسير گرسنگى، كُشته سيرى، آماج آسيب ها، و جانشين مردگان است.</span>

<span dir="rtl">3.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام ـ في صِفَةِ الدُّنيا ـ: ثُمَّ قَرَنَ [اللّهُ] بِسَعَتِها عَقابيلَ</span> <ref><span dir="rtl">العقابيل: بقايا المرض وغيره (لسان العرب: ج11 ص466 «عقبل»).</span></ref> <span dir="rtl">فاقَتِها</span> <ref><span dir="rtl">الفاقة: الحاجة والفقر (النهاية: ج3 ص480 «فوق»).</span></ref><span dir="rtl">، وبِسَلامَتِها طَوارِقَ آفاتِها، وبِفُرَجِ</span> <ref><span dir="rtl">الفَرجَة: الخلوص من شدّة (المصباح المنير: ص466 «فرجت»).</span></ref> <span dir="rtl">أفراحِها غُصَصَ أتراحِها</span> <ref><span dir="rtl">نهج البلاغة: الخطبة 91 عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عليه السلام، بحار الأنوار: ج77 ص328 ح17.</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">التَّرَحُ: ضدّ الفَرَحِ وهو الهلاك والانقطاع أيضا (النهاية: ج1 ص186 «ترح»).</span></ref>

<span dir="rtl">3.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام ـ در توصيف دنيا ـ: آن گاه [خداوند]، گشايش در روزى را با سختى هاى فقر، و سلامت آن را با هجوم آسيب ها، و لذّت شادى هاى آن را با رنج غصّه ها مقرون ساخت.</span>

<span dir="rtl">4.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: كَيفَ يُغتَرُّ بِسَلامَةِ جِسمٍ مُعَرَّضٍ لِلآفاتِ؟!</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج4 ص561 ح6984، عيون الحكم والمواعظ: ص384 ح6486.</span></ref>

<span dir="rtl">4.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: چگونه مى توان به سلامت جسمى مغرور شد كه در معرض آسيب هاست؟!</span>

<span id="الدنيا-مكمن-الآفات"></span>
== <span dir="rtl">1 / 2: الدُّنيا مَكمَنُ الآفاتِ</span> ==

<span dir="rtl">1 / 2: دنيا، كمينگاه آسيب هاست</span>

<span dir="rtl">5.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: كُرورُ اللَّيلِ وَالنَّهارِ، مَكمَنُ الآفاتِ وداعِي الشَّتاتِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج4 ص626 ح7225، عيون الحكم والمواعظ: ص395 ح6685 وفيه «وموطن» بدل «وداعي».</span></ref>

<span dir="rtl">5.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: گذشت شب و روز، كمينگاه آسيب ها و سبب پراكندگى ها (جدايى ها) است.</span>

<span dir="rtl">6.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: السّاعاتُ مَكمَنُ الآفاتِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج1 ص92 ح336، عيون الحكم والمواعظ: ص39 ح870.</span></ref>

<span dir="rtl">6.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: ساعت ها [و لحظات]، كمينگاه آسيب هايند.</span>

<span dir="rtl">7.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: مِنَ السّاعاتِ تَوَلُّدُ الآفاتِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج6 ص10 ح9250، عيون الحكم والمواعظ: ص467 ح8507.</span></ref>

<span dir="rtl">7.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: از ساعت ها، آسيب ها زاده مى شوند.</span>

<span dir="rtl">8.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: الدُّنيا مَحَلُّ الآفاتِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج1 ص153 ح576، عيون الحكم والمواعظ: ص25 ح268.</span></ref>

<span dir="rtl">8.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: دنيا، جايگاه آسيب هاست.</span>

<span id="الفصل-الثاني-آفات-العلم"></span>
= <span dir="rtl">الفَصلُ الثاني: آفات العلم</span> =

<span dir="rtl">فصل دوم: آسيب هاى دانش</span>

<span id="النسيان"></span>
== <span dir="rtl">2 / 1: النِّسيانُ</span> ==

<span dir="rtl">2 / 1: فراموشى</span>

<span dir="rtl">9.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: آفَةُ العِلمِ النِّسيانُ.</span> <ref><span dir="rtl">تحف العقول: ص6، مستطرفات السرائر: ص119 ح1 عن حماد بن عمرو عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله، مكارم الأخلاق: ج2 ص335 ح2656 عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله، كنز الفوائد: ج1 ص55، معدن الجواهر: ص59، بحار الأنوار: ج77 ص59؛ كنز العمّال: ج16 ص216 ح44237 نقلاً عن الصابوني في المئتين.</span></ref>

<span dir="rtl">9.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آسيب دانش، فراموشى است.</span>

<span dir="rtl">10.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: آفَةُ العِلمِ النِّسيانُ، وإضاعَتُهُ أن تُحَدِّثَ بِهِ غَيرَ أهلِهِ.</span> <ref><span dir="rtl">سنن الدارمي: ج1 ص158 ح629، المصنّف لابن أبي شيبة: ج6 ص190 ح7 كلاهما عن الأعمش، كنز العمّال: ج10 ص184 ح28960.</span></ref>

<span dir="rtl">10.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آسيب دانش، فراموشى است و تباه كردنش، اين است كه آن را به كسى كه شايسته آن نيست، بياموزى.</span>

<span id="الحسد"></span>
== <span dir="rtl">2 / 2: الحَسَدُ</span> ==

<span dir="rtl">2 / 2: حسادت</span>

<span dir="rtl">11.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: آفَةُ العِلمِ الحَسَدُ.</span> <ref><span dir="rtl">كتاب من لا يحضره الفقيه: ج4 ص373 ح5762، مستطرفات السرائر: ص119 وفيه «الحلم» بدل «العلم» وكلاهما عن الإمام عليّ عليه السلام.</span></ref>

<span dir="rtl">11.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آسيب دانش، حسادت است.</span>

<span id="الخيلاء"></span>
== <span dir="rtl">2 / 3: الخُيَلاءُ</span> ==

<span dir="rtl">2 / 3: خودْبزرگ بينى</span>

<span dir="rtl">12.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: آفَةُ العِلمِ الخُيَلاءُ</span> <ref><span dir="rtl">الخُيَلاءُ: الكِبرُ والإعجاب (المصباح المنير: ص186 «خيل»).</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">بحار الأنوار: ج73 ص196.</span></ref>

<span dir="rtl">12.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آسيب دانش، خودبزرگ بينى است.</span>

<span id="الخرق"></span>
== <span dir="rtl">2 / 4: الخُرقُ</span> ==

<span dir="rtl">2 / 4: درشتى</span>

<span dir="rtl">13.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: رَأسُ العِلمِ الرِّفقُ، وآفَتُهُ الخُرقُ</span> <ref><span dir="rtl">الخُرقُ: ضدّ الرِّفق، والخُرقُ: الحُمق (تاج العروس: ج13 ص109 «خرق»).</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">تحف العقول: ص89 و ص100، كنز الفوائد: ج1 ص318، نزهة الناظر: ص98 ح172، بحار الأنوار: ج2 ص58 ح38.</span></ref>

<span dir="rtl">13.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: اساس دانش، نرمش است و آسيب آن، درشتى [خشونت].</span>

<span id="ترك-العمل-به"></span>
== <span dir="rtl">2 / 5: تَركُ العَمَلِ بِهِ</span> ==

<span dir="rtl">2 / 5: به كار نبستن</span>

<span dir="rtl">14.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ العِلمِ تَركُ العَمَلِ بِهِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص107 ح3948، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3700.</span></ref>

<span dir="rtl">14.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب دانش، به كار نبستن آن است.</span>

<span id="الشك"></span>
== <span dir="rtl">2 / 6: الشَّكُّ</span> ==

<span dir="rtl">2 / 6: شك</span>

<span dir="rtl">15.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ اليَقينِ الشَّكُّ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص98 ح3916، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3705.</span></ref>

<span dir="rtl">15.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب يقين، شك است.</span>

<span dir="rtl">راجع: موسوعة العقائد الإسلامية: ج2 ص163 (المعرفة / القسم السابع: موانع المعرفة).</span>

<span dir="rtl">ر. ك: دانش نامه عقايد اسلامى: ج2 ص517 (معرفت شناسى / بخش هفتم: موانع شناخت).</span>

<span id="الفصل-الثالث-آفات-العقل"></span>
= <span dir="rtl">الفصل الثالث: آفات العقل</span> =

<span dir="rtl">فصل سوم: آسيب هاى خرد</span>

<span id="الهوى"></span>
== <span dir="rtl">3 / 1: الهَوى</span> ==

<span dir="rtl">3 / 1: هوس</span> <ref><span dir="rtl">واژه «هوى» كه در متن عربى حديث آمده، به معناى عشق و دل باختگى نيز آمده كه اين معنا نيز محتمل است.</span></ref>

<span dir="rtl">16.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ العَقلِ الهَوى</span> <ref><span dir="rtl">الهَوى: هوى النفس: إرادتها، محبّة الإنسان الشيء وغلبته على قلبه (لسان العرب: ج15 ص372 «هوا»).</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص101 ح3925، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3731 وفيه «الوله بالدنيا» بدل «الهوى».</span></ref>

<span dir="rtl">16.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب خرد، هوس است.</span>

<span dir="rtl">17.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: الهَوى آفَةُ الأَلبابِ</span> <ref><span dir="rtl">اللُّبُّ: العقل، والجمع ألباب (المصباح المنير: ص547 «لبب»).</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج1 ص83 ح314، عيون الحكم والمواعظ: ص24 ح236.</span></ref>

<span dir="rtl">17.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: هوس، آسيب خردهاست.</span>

<span id="الكبر"></span>
== <span dir="rtl">3 / 2: الكِبرُ</span> ==

<span dir="rtl">3 / 2: تكبّر</span>

<span dir="rtl">18.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: شَرُّ آفاتِ العَقلِ الكِبرُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج4 ص178 ح5752، عيون الحكم والمواعظ: ص295 ح5293.</span></ref>

<span dir="rtl">18.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: بدترينِ آسيب هاى خرد، تكبّر است.</span>

<span id="العجب"></span>
== <span dir="rtl">3 / 3: العُجبُ</span> ==

<span dir="rtl">3 / 3: خودپسندى</span>

<span dir="rtl">19.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ اللُّبِّ العُجبُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص109 ح3956، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3715؛ كنز العمّال: ج16 ص204 ح44226 نقلاً عن وكيع في الغرر.</span></ref>

<span dir="rtl">19.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب خرد، خودپسندى است.</span>

<span dir="rtl">20.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام ـ في كِتابِهِ إلَى ابنِهِ الحَسَنِ عليه السلام ـ: اِعلَم أنَّ الإِعجابَ ضِدُّ الصَّوابِ وآفَةُ الأَلبابِ.</span> <ref><span dir="rtl">نهج البلاغة: الكتاب 31، تحف العقول: ص74، كشف المحجّة: ص227، عيون الحكم والمواعظ: ص28 ح405، بحار الأنوار: ج77 ص222 ح2؛ كنز العمّال: ج16 ص172 ح44215 نقلاً عن وكيع والعسكري في المواعظ.</span></ref>

<span dir="rtl">20.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام ـ در نامه ايشان به فرزندش حسن عليه السلام ـ: بدان كه خودپسندى، دشمن [رسيدن به] حقيقت، و آسيب خردهاست.</span>

<span id="اللجاج"></span>
== <span dir="rtl">3 / 4: اللَّجاجُ</span> ==

<span dir="rtl">3 / 4: خيره سرى</span>

<span dir="rtl">21.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام ـ فِي الحِكَمِ المَنسوبَةِ إلَيهِ ـ: عَمَلُ الرَّجُلِ بِما يَعلَمُ أنَّهُ خَطَأٌ هَوىً، وَالهَوى آفَةُ العَفافِ</span> <ref><span dir="rtl">العَفافُ: الكفُّ عن الحرام والسؤال من الناس (النهاية: ج3 ص264 «عفف»).</span></ref><span dir="rtl">، وتَركُ العَمَلِ بِما يَعلَمُ أنَّهُ صَوابٌ تَهاوُنٌ، وَالتَّهاوُنُ آفَةُ الدّينِ، وإقدامُهُ عَلى ما لا يَدري أصَوابٌ هُوَ أم خَطَأٌ لَجاجٌ</span> <ref><span dir="rtl">لَجَّ في الأمر: تمادى عليه وأبى أن ينصرف عنه (لسان العرب: ج2 ص353 «لجج»).</span></ref><span dir="rtl">، وَاللَّجاجُ آفَةُ العَقلِ.</span> <ref><span dir="rtl">شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد: ج20 ص295 ح376.</span></ref>

<span dir="rtl">21.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام ـ در حكمت هاى منسوب به ايشان ـ: عمل كردن انسان به چيزى كه مى داند درست نيست، هوس است؛ و هوس، آسيبِ خوددارى [از حرام و خواهش از مردم] است، و عمل نكردن به آنچه مى داند درست است، سستى است، و سستى، آسيبِ دين است، و پرداختنش به كارى كه نمى داند درست است يا نادرست، خيره سرى است، و خيره سرى، آسيبِ خرد است.</span>

<span dir="rtl">راجع: موسوعة العقائد الإسلاميّة (المعرفة): ج1 ص301 (القسم الثّاني / الفصل السادس: آفات العقل).</span>

<span dir="rtl">ر. ك: دانش نامه عقايد اسلامى: ج1 ص451 (معرفت شناسى / بخش دوم / فصل ششم: آسيب هاى خرد).</span>

<span id="الفصل-الرابع-آفات-العلماء"></span>
= <span dir="rtl">الفَصلُ الرابع: آفات العلماء</span> =

<span dir="rtl">فصل چهارم: آسيب هاى دانشمندان</span>

<span id="حب-الرئاسة"></span>
== <span dir="rtl">4 / 1: حُبُّ الرِّئاسَةِ</span> ==

<span dir="rtl">4 / 1: رياست خواهى</span>

<span dir="rtl">22.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ العُلَماءِ حُبُّ الرِّياسَةِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص103 ح3930، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3702.</span></ref>

<span dir="rtl">22.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب دانشمندان، رياست خواهى است.</span>

<span id="عدم-الصيانة"></span>
== <span dir="rtl">4 / 2: عَدَمُ الصِّيانَةِ</span> ==

<span dir="rtl">4 / 2: ناخويشتندارى</span>

<span dir="rtl">23.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ الفُقَهاءِ عَدَمُ الصِّيانَةِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص111 ح3963، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3722.</span></ref>

<span dir="rtl">23.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب فقيهان، ناخويشتندارى است.</span>

<span id="تلك-الخصال"></span>
== <span dir="rtl">4 / 3: تِلكَ الخِصالُ</span> ==

<span dir="rtl">4 / 3: و اين چند آسيب</span>

<span dir="rtl">24.</span> <span dir="rtl">مصباح الشريعة ـ فيما نَسَبَهُ إلَى الإِمامِ الصّادِقِ عليه السلام ـ: آفَةُ العُلَماءِ عَشَرَةُ أشياءَ: الطَّمَعُ، وَالبُخلُ، وَالرِّياءُ، وَالعَصَبِيَّةُ، وحُبُّ المَدحِ، وَالخَوضُ فيما لَم يَصِلوا إلى حَقيقَتِهِ، وَالتَّكَلُّفُ في تَزيينِ الكَلامِ بِزَوائِدِ الأَلفاظِ، وقِلَّةُ الحَياءِ مِنَ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ، وَالاِفتِخارُ، وتَركُ العَمَلِ بِما عَلِموا.</span> <ref><span dir="rtl">مصباح الشريعة: ص366.</span></ref>

<span dir="rtl">24.</span> <span dir="rtl">مصباح الشريعة ـ در سخنى كه به امام صادق عليه السلام نسبت داده شده است ـ: آسيب دانشمندان، ده چيز است: چشمداشت، بخل، خودنمايى، جانبدارى، ستايش دوستى، فرو رفتن در چيزى كه به حقيقت آن نرسيده اند، تكلّف درآراستن سخن به واژگان زايد، شرم نداشتن از خداى عز و جل، فخرفروشى، و به كار نبستن آنچه مى دانند.</span>

<span id="الفصل-الخامسآفات-الدين"></span>
= <span dir="rtl">الفَصلُ الخامس:آفات الدّين</span> =

<span dir="rtl">فصل پنجم: آسيب هاى دين</span>

<span id="سوء-الظن"></span>
== <span dir="rtl">5 / 1: سوءُ الظَّنِّ</span> ==

<span dir="rtl">5 / 1: بدگمانى</span>

<span dir="rtl">25.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ الدّينِ سوءُ الظَّنِّ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص101 ح3924، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3730.</span></ref>

<span dir="rtl">25.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب دين، بدگمانى است.</span>

<span id="الهوى-1"></span>
== <span dir="rtl">5 / 2: الهَوى</span> ==

<span dir="rtl">5 / 2: هوس</span>

<span dir="rtl">26.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: آفَةُ الدّينِ الهَوى.</span> <ref><span dir="rtl">مسند الشهاب: ج1 ص79 ح75 عن السري بن خالد عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام، كنز العمّال: ج16 ص117 ح44121 نقلاً عن شعب الإيمان.</span></ref>

<span dir="rtl">26.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آسيب دين، هوس است.</span>

<span id="الحسد-1"></span>
== <span dir="rtl">5 / 3: الحَسَدُ</span> ==

<span dir="rtl">5 / 3: حسادت</span>

<span dir="rtl">27.</span> <span dir="rtl">الإمام الباقر عليه السلام: الحَسَدُ آفَةُ الدّينِ.</span> <ref><span dir="rtl">الكافي: ج8 ص19 ح4 عن جابر بن يزيد، تحف العقول: ص93، كنز الفوائد: ج1 ص136 كلاهما عن الإمام عليّ عليه السلام، بحار الأنوار: ج73 ص256 ح29؛ دستور معالم الحكم: ص23 عن الإمام عليّ عليه السلام.</span></ref>

<span dir="rtl">27.</span> <span dir="rtl">امام باقر عليه السلام: حسادت، آسيب دين است.</span>

<span id="الشرك"></span>
== <span dir="rtl">5 / 4: الشِّركُ</span> ==

<span dir="rtl">5 / 4: شرك</span>

<span dir="rtl">28.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ الإِيمانِ الشِّركُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص97 ح3915، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3704.</span></ref>

<span dir="rtl">28.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب ايمان، شرك است.</span>

<span id="ولاة-السوء"></span>
== <span dir="rtl">5 / 5: وُلاةُ السَّوءِ</span> ==

<span dir="rtl">5 / 5: فرمان روايان بد</span>

<span dir="rtl">29.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: آفَةُ الدّينِ وُلاةُ السَّوءِ.</span> <ref><span dir="rtl">تاريخ جرجان: ص335 الرقم 521، كنز العمّال: ج6 ص23 ح14672 نقلاً عن الحارث بزيادة «لكلٍ آفةٌ تفسده» في أوّله وكلاهما عن ابن مسعود.</span></ref>

<span dir="rtl">29.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آسيب دين، فرمان روايان بد هستند.</span>

<span id="الخرافات"></span>
== <span dir="rtl">5 / 6: الخُرافاتُ</span> ==

<span dir="rtl">5 / 6: خرافات</span>

<span dir="rtl">30.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: إنَّ آفَةَ هذَا الدّينِ هذِهِ الأَنواءُ</span> <ref><span dir="rtl">الأنواء: هي ثمان وعشرون منزلة، ينزل القمر كلّ ليلة منزلة منها، وكانت العرب تزعم أن مع سقوط المنزلة وطلوع رقيبها يكون مطر، وينسبونه اليها فيقولون: مُطرنا بنوء كذا (النهاية: ج5 ص122 «نوأ»).</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">تاريخ جرجان: ص402 الرقم 618 عن كرز بن وبرة الحارثي.</span></ref>

<span dir="rtl">30.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: همانا آسيب اين دين، اين نسبت دادن باران و بادها به اختران است.</span> <ref><span dir="rtl">واژه «انواء (جمع نَوء)» ـ كه در متن عربى حديث آمده ـ، عبارت است از بيست و هشت منزل كه ماه، هر شب در يكى از آنها قرار مى گيرد. عرب ها معتقد بودند كه با غروب يك منزل و طلوع رقيب آن، باران مى بارد و اين بارش را به آن، نسبت مى دادند و مى گفتند: فلان نوء (منزلگاه)، به ما باران داد (النهاية: ج5 ص122 «نوأ»).</span></ref>

<span id="التهاون"></span>
== <span dir="rtl">5 / 7: التَّهاوُنُ</span> ==

<span dir="rtl">5 / 7: خوارشمارى</span>

<span dir="rtl">31.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام ـ فِي الحِكَمِ المَنسوبَةِ إلَيهِ ـ: التَّهاوُنُ آفَةُ الدّينِ.</span> <ref><span dir="rtl">شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد: ج20 ص295 ح376.</span></ref>

<span dir="rtl">31.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام ـ در حكمت هاى منسوب به ايشان ـ: خوارشمارى،</span> <ref><span dir="rtl">واژه «تهاون» ـ كه در متن عربى حديث آمده ـ، يعنى: تحقير و استهزا كردن، سهل انگارى و بى اعتنايى به چيزى.</span></ref> <span dir="rtl">آسيب دين است.</span>

<span id="بعض-الأشخاص"></span>
== <span dir="rtl">5 / 8: بَعْضُ الأَشخاصِ</span> ==

<span dir="rtl">5 / 8: برخى اشخاص</span>

<span dir="rtl">32.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: آفَةُ الدّينِ ثَلاثَةٌ: فَقيهٌ فاجِرٌ، وإمامٌ جائِرٌ، ومُجتَهِدٌ جاهِلٌ.</span> <ref><span dir="rtl">تاريخ أصبهان: ج2 ص302 الرقم 1803 عن ابن عبّاس، كنز العمّال: ج10 ص183 ح28954 نقلاً عن الفردوس.</span></ref>

<span dir="rtl">32.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: سه كس به دين، آسيب مى زنند: فقيه فاسد، پيشواى ستمگر، و عابد نادان.</span>

<span id="تلك-الخصال-1"></span>
== <span dir="rtl">5 / 9: تِلكَ الخِصالُ</span> ==

<span dir="rtl">5 / 9: و اين چند آسيب</span>

<span dir="rtl">33.</span> <span dir="rtl">الإمام الصادق عليه السلام: آفَةُ الدّينِ الحَسَدُ وَالعُجبُ وَالفَخرُ.</span> <ref><span dir="rtl">الكافي: ج2 ص307 ح5 عن معاوية بن وهب، منية المريد: ص325، بحار الأنوار: ج73 ص248 ح5.</span></ref>

<span dir="rtl">33.</span> <span dir="rtl">امام صادق عليه السلام: آسيب دين، بدخواهى و خودپسندى و نازِش است.</span>

<span dir="rtl">34.</span> <span dir="rtl">مصباح الشريعة ـ فيما نَسَبَهُ إلَى الإِمامِ الصّادِقِ عليه السلام ـ: خَيرُ لِباسِكَ ما لا يَشغَلُكَ عَنِ اللّهِ تَعالى، بَل يُقَرِّبُكَ مِن شُكرِهِ وذِكرِهِ وطاعَتِهِ، ولا يَحمِلُكَ فيها إلَى العُجبِ وَالرِّياءِ، وَالتَّزَيُّنِ، وَالمُفاخَرَةِ، وَالخُيَلاءِ، فَإِنَّها مِن آفاتِ الدّينِ.</span> <ref><span dir="rtl">مصباح الشريعة: ص61 و 62.</span></ref>

<span dir="rtl">34.</span> <span dir="rtl">مصباح الشريعة ـ در سخنى كه به امام صادق عليه السلام نسبت داده شده است ـ: بهترين جامه تو، آن جامه اى است كه از خداى متعال، بازت ندارد؛ بلكه تو را به سپاس گزارى از او و ياد او و فرمانبرى اش نزديك گرداند، و پوشيدن آن تو را به خودپسندى و خودنمايى و خودآرايى و فخرفروشى و غرور نكشاند؛ زيرا اينها از آسيب هاى دين اند.</span>

<span id="الفصل-السادس-الآفات-الأخلاقية"></span>
= <span dir="rtl">الفَصلُ السادس: الآفات الأخلاقيّة</span> =

<span dir="rtl">فصل ششم: آسيب هاى اخلاقى</span>

<span id="الوله-باللذات-والشهوات"></span>
== <span dir="rtl">6 / 1: الوَلَهُ بِاللَّذاتِ وَالشَّهَواتِ</span> ==

<span dir="rtl">6 / 1: شيفتگى به خوشى ها و خواهش ها</span>

<span dir="rtl">35.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ النَّفسِ الوَلَهُ</span> <ref><span dir="rtl">الوَلَهُ: ذهاب العقل، والتحيّر من شدّة الوجد (النهاية: ج5 ص227 «وله»).</span></ref> <span dir="rtl">بِالدُّنيا.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص102 ح3926، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3731 وفيه «العقل» بدل «النفس».</span></ref>

<span dir="rtl">35.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب نفس، شيفتگى به دنياست.</span>

<span dir="rtl">36.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: رَأسُ الآفاتِ الوَلَهُ بِالدُّنيا.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج4 ص54 ح5264.</span></ref>

<span dir="rtl">36.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: سرآمد آسيب ها، شيفتگى به دنياست.</span>

<span dir="rtl">37.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: اللَّذّاتُ آفاتٌ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج1 ص55 ح203.</span></ref>

<span dir="rtl">37.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوشى ها، آسيب اند.</span>

<span dir="rtl">38.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: رَأسُ الآفاتِ الوَلَهُ بِاللَّذّاتِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج4 ص51 ح5244، عيون الحكم والمواعظ: ص264 ح4797.</span></ref>

<span dir="rtl">38.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: سرآمد آسيب ها، دل باختگى به خوشى هاست.</span>

<span dir="rtl">39.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: الشَّهَواتُ آفاتٌ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج1 ص23 ح49، عيون الحكم والمواعظ: ص37 ح756.</span></ref>

<span dir="rtl">39.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خواهش هاى نفسانى، آسيب اند.</span>

<span dir="rtl">40.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: الشَّهَواتُ آفاتٌ قاتِلاتٌ، وخَيرُ دَوائِهَا اقتِناءُ الصَّبرِ عَنها.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج2 ص72 ح1888، عيون الحكم والمواعظ: ص21 ح137 وفيه صدره.</span></ref>

<span dir="rtl">40.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خواهش هاى نفسانى، آسيب هاى كُشنده اند و بهترين درمان آنها، شكيب ورزيدن در برابر آنهاست.</span>

<span dir="rtl">41.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: مُدمِنُ</span> <ref><span dir="rtl">أدمَنَ فلانٌ كذا: واظبه ولازمه (المصباح المنير: ص200 «دمن»).</span></ref> <span dir="rtl">الشَّهَواتِ صَريعُ الآفاتِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج6 ص141 ح9843، عيون الحكم والمواعظ: ص488 ح9025.</span></ref>

<span dir="rtl">41.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: شهوت ران را آسيب ها از پاى در مى آورند.</span>

<span dir="rtl">42.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: مَن تَسَرَّعَ إلَى الشَّهَواتِ، تَسَرَّعَ إلَيهِ الآفاتُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج5 ص317 ح8589، عيون الحكم والمواعظ: ص459 ح8326 وفيه «تسرّعت» بدل «تسرّع» الثانية.</span></ref>

<span dir="rtl">42.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: هر كه به سوى هوس ها بشتابد، آسيب ها به سويش مى شتابند.</span>

<span id="الكذب"></span>
== <span dir="rtl">6 / 2: الكَذِبُ</span> ==

<span dir="rtl">6 / 2: دروغ</span>

<span dir="rtl">43.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: آفَةُ الحَديثِ الكَذِبُ.</span> <ref><span dir="rtl">كتاب من لا يحضره الفقيه: ج4 ص373 ح5762 عن حمّاد بن عمرو، الخصال: ص416 ح7 عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله، المحاسن: ج1 ص81 ح47 عن السري بن خالد عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله، تحف العقول: ص6، بحار الأنوار: ج77 ص61 ح4؛ المعجم الكبير: ج3 ص69 ح2688 عن الحارث عن الإمام عليّ عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله، شعب الإيمان: ج4 ص158 ح4647 عن عاصم بن ضمرة عن الإمام عليّ عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله، كنز العمّال: ج16 ص216 ح44237.</span></ref>

<span dir="rtl">43.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آسيب سخن، دروغگويى است.</span>

<span dir="rtl">44.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ النَّقلِ كِذبُ الرِّوايَةِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص107 ح3947، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3735.</span></ref>

<span dir="rtl">44.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب نقل، دروغ بودن روايت است.</span>

<span id="الإسراف-والتبذير"></span>
== <span dir="rtl">6 / 3: الإِسرافُ وَالتَّبذيرُ</span> ==

<span dir="rtl">6 / 3: زياده روى و ريخت وپاش</span>

<span dir="rtl">45.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: آفَةُ الجودِ السَّرَفُ.</span> <ref><span dir="rtl">مسند الشهاب: ج1 ص79 ح75 عن السريّ بن خالد عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام، كنز العمّال: ج16 ص113 ح44091 نقلاً عن شعب الإيمان.</span></ref>

<span dir="rtl">45.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آسيب بخشش، زياده روى است.</span>

<span dir="rtl">46.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ الجودِ التَّبذيرُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص111 ح3964، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3723.</span></ref>

<span dir="rtl">46.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب بخشش، ريخت وپاش كردن است.</span>

<span id="تلك-الخصال-2"></span>
== <span dir="rtl">6 / 4: تِلكَ الخِصالُ</span> ==

<span dir="rtl">6 / 4: و اين چند آسيب</span>

<span dir="rtl">47.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: آفَةُ العِبادَةِ الفَترَةُ</span> <ref><span dir="rtl">الفَترَةُ: الإنكسار والضعف (مجمع البحرين: ج3 ص1358 «فتر»).</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">كتاب من لا يحضره الفقيه: ج4 ص373 ح5762 عن حماد بن عمرو، الخصال: ص416 ح7 عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله، المحاسن: ج1 ص81 ح47 عن السري بن خالد عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله، تحف العقول: ص6، بحار الأنوار: ج77 ص61 ح4؛ المعجم الكبير: ج3 ص69 ح2688، مسند الشهاب: ج1 ص78 ح51 كلاهما عن الحارث عن الإمام عليّ عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله، كنز العمّال: ج16 ص112 ح44091 نقلاً عن شعب الإيمان.</span></ref>

<span dir="rtl">47.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آسيب عبادت، سستى ورزيدن است.</span>

<span dir="rtl">48.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: لِكُلِّ شَيءٍ آفَةٌ، وآفَةُ هذَا الرَّأيِ الهَوى.</span> <ref><span dir="rtl">تاريخ اليعقوبي: ج2 ص103، كمال الدين: ص573 نحوه من دون إسناد إليه صلى الله عليه و آله، بحار الأنوار: ج51 ص250.</span></ref>

<span dir="rtl">48.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر چيزى، آفتى دارد و آفت اين رأى، گرايش [و جانبدارى] هوس است.</span>

<span dir="rtl">49.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: آفَةُ الحَسَبِ</span> <ref><span dir="rtl">الحَسَبُ: الشرف بالآباء وما يعدّه الناس من مفاخرهم (النهاية: ج1 ص381 «حسب»).</span></ref> <span dir="rtl">الفَخرُ.</span> <ref><span dir="rtl">الخصال: ص416 ح7 عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله، التوحيد: ص376 ح20 عن أبي البختري عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله، المحاسن: ج1 ص81 ح47 عن السريّ بن خالد عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله، تحف العقول: ص6؛ المعجم الكبير: ج3 ص69 ح2688 عن الحارث عن الإمام عليّ عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله، مسند الشهاب: ج1 ص78 ح51.</span></ref>

<span dir="rtl">49.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آسيب بزرگ زادگى، فخرفروشى است.</span>

<span dir="rtl">50.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: آفَةُ الحَسَبِ الاِفتِخارُ وَالعُجبُ.</span> <ref><span dir="rtl">الكافي: ج2 ص328 ح2 و ص329 ح6 كلاهما عن السكوني عن الإمام الصادق عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله، كتاب من لا يحضره الفقيه: ج4 ص357 ح5762، مستطرفات السرائر: ص114 ح1 كلاهما عن حماد بن عمرو عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله، مكارم الأخلاق: ج2 ص323 ح2656 عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله وليس فيها «والعجب»، بحار الأنوار: ج73 ص228 ح20.</span></ref>

<span dir="rtl">50.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آسيب بزرگ زادگى، فخرفروشى و خودپسندى است.</span>

<span dir="rtl">51.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: آفَةُ الجَمالِ البَغيُ.</span> <ref><span dir="rtl">شعب الإيمان: ج4 ص158 ح4647 عن عاصم بن ضمرة عن الإمام عليّ عليه السلام، كنز العمّال: ج16 ص121 ح44136.</span></ref>

<span dir="rtl">51.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آسيب زيبايى، زناست.</span>

<span dir="rtl">52.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: آفَةُ الجَمالِ الخُيَلاءُ</span> <ref><span dir="rtl">الخُيَلاء: الكبر والعجب (النهاية: ج2 ص93 «خيل»).</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">كتاب من لا يحضره الفقيه: ج4 ص373 ح5762 عن حمّاد بن عمرو عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله، التوحيد: ص376 ح20 عن أبي البختري عن الإمام الصادق عنه آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله، الخصال: ص416 ح7 عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله، تحف العقول: ص6؛ كنز العمّال: ج16 ص112 ح44091 نقلاً عن شعب الإيمان.</span></ref>

<span dir="rtl">52.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آسيب زيبايى، خودبزرگ بينى است.</span>

<span dir="rtl">53.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: العُجبُ آفَةُ الشَّرَفِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج1 ص233 ح940، عيون الحكم والمواعظ: ص41 ح940.</span></ref>

<span dir="rtl">53.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خودپسندى، آفت بزرگ زادگى است.</span>

<span dir="rtl">54.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ الغِنَى البُخلُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص112ح 3969، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3710.</span></ref>

<span dir="rtl">54.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب توانگرى، بخل است.</span>

<span dir="rtl">55.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ النِّعَمِ الكُفرانُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص98 ح3917، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3725.</span></ref>

<span dir="rtl">55.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب نعمت ها، ناسپاسى كردن است.</span>

<span dir="rtl">56.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ الطَّلَبِ عَدَمُ النَّجاحِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص106 ح3944، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3733.</span></ref>

<span dir="rtl">56.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيبِ جستن، نيافتن است.</span>

<span dir="rtl">57.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ المَجدِ عَوائِقُ القَضاءِ.</span> <ref><span dir="rtl">مختصر بصائر الدرجات: ص139، غرر الحكم: ج3 ص99 ح3922، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3728.</span></ref>

<span dir="rtl">57.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيبِ [رسيدن به] بزرگى، موانع قضا[ى الهى] است.</span>

<span dir="rtl">58.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: مَن قَلَّت مَخافَتُهُ كَثُرَت آفَتُهُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج5 ص280 ح8364، عيون الحكم والمواعظ: ص447 ح7899.</span></ref>

<span dir="rtl">58.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: هر كه ترسيدنش اندك باشد، آسيب [ديدن] او بسيار مى شود.</span>

<span dir="rtl">59.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ المُشاوَرَةِ انتِقاضُ الآراءِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص102 ح3927.</span></ref>

<span dir="rtl">59.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب رايزنى، شكسته شدن رأى هاست.</span>

<span dir="rtl">60.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ الذَّكاءِ المَكرُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص99 ح3920، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3707.</span></ref>

<span dir="rtl">60.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب زيركى، حيله گرى است.</span>

<span dir="rtl">61.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ العَدلِ الظّالِمُ القادِرُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص108 ح3953، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3720 وفيه «السلطان الجائر» بدل «الظالم القادر».</span></ref>

<span dir="rtl">61.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب دادگرى، ستمگرِ قدرتمند است.</span>

<span dir="rtl">62.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ العُمرانِ جَورُ السُّلطانِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص109 ح3954، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3717.</span></ref>

<span dir="rtl">62.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب آبادانى، ستمگرىِ فرمان رواست.</span>

<span dir="rtl">63.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ الاِقتِصادِ البُخلُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم:ج3 ص106 ح3942، عيون الحكم والمواعظ:ص181ح3710وفيه«الغِنى»بدل«الإقتصاد».</span></ref>

<span dir="rtl">63.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب صرفه جويى، بخل است.</span>

<span dir="rtl">64.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ الطّاعَةِ العِصيانُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص98 ح3918، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3726.</span></ref>

<span dir="rtl">64.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب فرمانبرى، نافرمانى است.</span>

<span dir="rtl">65.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: العَجزُ آفَةٌ.</span> <ref><span dir="rtl">نهج البلاغة: الحكمة 4، عيون الحكم والمواعظ: ص68 ح1735، بحار الأنوار: ج73 ص160 ح7؛ دستور معالم الحكم: ص19.</span></ref>

<span dir="rtl">65.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: ناتوانى، آسيب است.</span>

<span dir="rtl">66.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ المَعاشِ سوءُ التَّدبيرِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص111 ح3965، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3724.</span></ref>

<span dir="rtl">66.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب معاش، سوء تدبير است.</span>

<span dir="rtl">67.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ الشَّرَفِ الكِبرُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص98 ح3919، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3706.</span></ref>

<span dir="rtl">67.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيبِ بزرگى، تكبّر است.</span>

<span dir="rtl">68.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: رُبَّ مُتَحَرِّزٍ</span> <ref><span dir="rtl">احتَرَزَ منه وتحرّز: جعل نفسه في حرز منه (لسان العرب: ج5 ص333 «حرز»).</span></ref> <span dir="rtl">مِن شَيءٍ فيهِ آفَتُهُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج4 ص72 ح5336.</span></ref>

<span dir="rtl">68.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: بسا كسى كه از چيزى پرهيز مى كند، در حالى كه آسيبِ او در همان پرهيز اوست.</span>

<span dir="rtl">69.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ الجَلَدِ</span> <ref><span dir="rtl">الجَلَد: الشدَّة والقُوَّة (القاموس المحيط: ج1 ص283 «جلد»).</span></ref> <span dir="rtl">الفُحشُ.</span> <ref><span dir="rtl">كنز العمّال: ج16 ص204 ح44226 نقلا عن وكيع في الغرر.</span></ref>

<span dir="rtl">69.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب زورمندى، ناسزاگويى است.</span>

<span dir="rtl">70.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ الجودِ الفَقرُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص108 ح3951، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3714.</span></ref>

<span dir="rtl">70.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب بخشندگى، نادارى است.</span>

<span dir="rtl">71.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: آفَةُ الشَّجاعَةِ البَغيُ.</span> <ref><span dir="rtl">التوحيد: ص376 ح20 عن أبي البختري عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله، الخصال: ص416 ح7 عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله، تحف العقول: ص6، بحار الأنوار: ج69 ص389 ح59؛ المعجم الكبير: ج3 ص69 ح2688، تهذيب الكمال: ج6 ص240، مسند الشهاب: ج1 ص78 ح51، تاريخ دمشق: ج13 ص257 ح3269 كلّها عن الحارث عن الإمام عليّ عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله، كنز العمّال: ج16 ص112 ح44091 نقلاً عن شعب الإيمان.</span></ref>

<span dir="rtl">71.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آسيب دلاورى، زورگويى است.</span>

<span dir="rtl">72.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: آفَةُ الشَّجاعَةِ الفَخرُ.</span> <ref><span dir="rtl">شعب الإيمان: ج4 ص158 ح4647 عن عاصم بن ضمرة عن الإمام عليّ عليه السلام، كنز العمّال: ج16 ص121 ح44136.</span></ref>

<span dir="rtl">72.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آسيب دلاورى، به خود نازيدن است.</span>

<span dir="rtl">73.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ الشُّجاعِ إضاعَةُ الحَزمِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص105 ح3938، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3742 وفيه «الشجاعة» بدل «الشجاع».</span></ref>

<span dir="rtl">73.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب دلاور، وا نهادن احتياط است.</span>

<span dir="rtl">74.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ النَّجابَةِ الكِبرُ.</span> <ref><span dir="rtl">كنز العمّال: ج16 ص204 ح44226 نقلا عن وكيع في الغرر.</span></ref>

<span dir="rtl">74.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب بزرگ زادگى، خودبرتربينى است.</span>

<span dir="rtl">75.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ الوَفاءِ الغَدرُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص110 ح3960، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3694.</span></ref>

<span dir="rtl">75.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب وفادارى، پيمان شكنى است.</span>

<span dir="rtl">76.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ الحَزمِ فَوتُ الأَمرِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص110 ح3961، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3695.</span></ref>

<span dir="rtl">76.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب دورانديشى و احتياط، كار از كار گذشتن [و از دست رفتن فرصت] است.</span>

<span dir="rtl">77.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ الأَمانَةِ الخِيانَةُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص110 ح3962، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3721.</span></ref>

<span dir="rtl">77.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب امانت، خيانت است.</span>

<span dir="rtl">78.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ الهَيبَةِ المِزاحُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص106 ح3943، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3732.</span></ref>

<span dir="rtl">78.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب هيبت، شوخى است.</span>

<span dir="rtl">79.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ العُهودِ قِلَّةُ الرِّعايَةِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص107 ح3946، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3734.</span></ref>

<span dir="rtl">79.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب پيمان ها، رعايت نكردن آنهاست.</span>

<span dir="rtl">80.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ العُدولِ قِلَّةُ الوَرَعِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص105 ح3937، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3737.</span></ref>

<span dir="rtl">80.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب اشخاص عادل، ناپارسايى است.</span>

<span dir="rtl">81.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: لِكُلِّ شَيءٍ آفَةٌ وآفَةُ الخَيرِ قَرينُ السَّوءِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج5 ص99 ح7303، عيون الحكم والمواعظ: ص402 ح6787.</span></ref>

<span dir="rtl">81.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: هر چيزى آسيبى دارد و آسيب خوبى، همدم بد است.</span>

<span dir="rtl">82.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ العِبادَةِ الرِّياءُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص99 ح3921، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3727؛ كنز العمّال: ج16 ص204 ح44226 نقلاً عن وكيع في الغرر.</span></ref>

<span dir="rtl">82.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب عبادت، رياكارى است.</span>

<span dir="rtl">83.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ العَمَلِ تَركُ الإِخلاصِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص108 ح3949، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3701 بزيادة «فيه» في آخره.</span></ref>

<span dir="rtl">83.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب عمل، نداشتن اخلاص است.</span>

<span dir="rtl">84.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ العَمَلِ البِطالَةُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص112 ح3967، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3698.</span></ref>

<span dir="rtl">84.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب كار، بى كارى است.</span>

<span dir="rtl">85.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ الكَلامِ الإِطالَةُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص111 ح3966، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3696.</span></ref>

<span dir="rtl">85.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب سخن گفتن، درازگويى است.</span>

<span dir="rtl">86.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ الوَرَعِ</span> <ref><span dir="rtl">الوَرَعُ: الكفّ عن المحارم والتحرُّج منه (النهاية: ج5 ص174 «ورع»).</span></ref> <span dir="rtl">قِلَّةُ القَناعَةِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص104 ح3935، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3741.</span></ref>

<span dir="rtl">86.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب پارسايى، نداشتن قناعت است.</span>

<span dir="rtl">87.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ الرِّياضَةِ غَلَبَةُ العادَةِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص104 ح3933، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3739.</span></ref>

<span dir="rtl">87.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب رياضت، چيره گشتن عادت است.</span>

<span dir="rtl">88.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: الجُبنُ آفَةٌ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج1 ص33 ح89، عيون الحكم والمواعظ: ص31 ح499.</span></ref>

<span dir="rtl">88.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: كم دلى (ترسو بودن)، يك آسيب است.</span>

<span dir="rtl">89.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: آفَةُ السَّماحَةِ</span> <ref><span dir="rtl">سَمَحَ يَسمَحُ سَماحةً: جاد وأعطى أو وافق على ما اُريد منه (المصباح المنير: ص288 «سمح»).</span></ref> <span dir="rtl">المَنُّ.</span> <ref><span dir="rtl">التوحيد: ص376 ح20 عن أبي البختري عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام، المحاسن: ج1 ص81 ح47 عن السريّ بن خالد عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله، تحف العقول: ص6، بحار الأنوار: ج77 ص61 ح4؛ المعجم الكبير: ج3 ص69 ح2688، مسند الشهاب: ج1 ص78 ح74، تهذيب الكمال: ج6 ص240 كلّها عن الحارث عن الإمام عليّ عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله، كنز العمّال: ج16 ص117 ح44121 نقلاً عن شعب الإيمان.</span></ref>

<span dir="rtl">89.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آسيب بخشش، منّت نهادن است.</span>

<span dir="rtl">90.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: آفَةُ السَّخاءِ المَنُّ.</span> <ref><span dir="rtl">الخصال: ص416 ح7 عن مسعدة بن صدقة الربعي عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام، غرر الحكم: ج3 ص99 ح3923، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3729 كلاهما عن الإمام عليّ عليه السلام، بحار الأنوار: ج69 ص389 ح59.</span></ref>

<span dir="rtl">90.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آسيب دَهِش، منّت نهادن است.</span>

<span dir="rtl">91.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: آفَةُ الحِلمِ السَّفَهُ</span> <ref><span dir="rtl">السَّفَهُ: نقص في العقل، وأصله الخِفّةُ (المصباح المنير: ص280 «سفه»).</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">الخصال: ص416 ح7 عن مسعدة بن صدقة الربعي عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام، بحار الأنوار: ج69 ص389 ح59؛ المعجم الكبير: ج3 ص69 ح2688، مسند الشهاب: ج1 ص78 ح74، تاريخ دمشق: ج13 ص257 ح3269 كلّها عن الحارث عن الإمام عليّ عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله، كنز العمّال: ج16 ص113 ح44091 نقلاً عن شعب الإيمان.</span></ref>

<span dir="rtl">91.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آسيب بردبارى (/ خردمندى) سَبُكى كردن است.</span>

<span dir="rtl">92.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ الحِلمِ الذُّلُّ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص105 ح3940، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3744؛ الزهد لابن المبارك: ص286 ح829 عن ابن أنعم من دون إسناد إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام، كنز العمّال: ج16 ص204 ح44226 نقلاً عن وكيع في الغرر.</span></ref>

<span dir="rtl">92.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب بردبارى، خوارى است.</span>

<span dir="rtl">93.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ العَطاءِ المَطلُ</span> <ref><span dir="rtl">مطلَهُ بدينهِ: إذا سوّفه بوعد الوفاء مرّةً بعد اُخرى (المصباح المنير: ص575 «مطل»).</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص105 ح3941، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3745.</span></ref>

<span dir="rtl">93.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب بخشش، تعلّل ورزيدن است.</span>

<span dir="rtl">94.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ النُّجحِ الكَسَلُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص112 ح3968، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3708.</span></ref>

<span dir="rtl">94.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب كاميابى، تنبلى است.</span>

<span dir="rtl">95.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: آفَةُ الحَياءِ الضَّعفُ.</span> <ref><span dir="rtl">كنز العمّال: ج16 ص204 ح44226 نقلاً عن وكيع في الغرر.</span></ref>

<span dir="rtl">95.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب حيا، ناتوانى است.</span>

<span id="الفصل-السابع-الآفات-السياسية-والاجتماعية-والثقافية"></span>
= <span dir="rtl">الفَصلُ السابع: الآفات السياسيّة والاجتماعيّة والثقافيّة</span> =

<span dir="rtl">فصل هفتم: آسيب هاى سياسى، اجتماعى و فرهنگى</span>

<span id="حب-الدنيا"></span>
== <span dir="rtl">7 / 1: حُبُّ الدُّنيا</span> ==

<span dir="rtl">7 / 1: دنيادوستى</span>

<span dir="rtl">96.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: إنَّ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ جَعَلَ لِكُلِّ شَيءٍ آفَةً تُفسِدُهُ، وأعظَمُ الآفاتِ آفَةٌ تُصيبُ اُمَّتي: حُبُّهُمُ الدُّنيا وجَمعُهُمُ الدّينارَ وَالدِّرهَمَ، لا خَيرَ في كَثيرٍ مِن جَمعِهِما إلّا مَن سَلَّطَهُ اللّهُ عَلى هَلَكَتِها فِي الحَقِّ.</span> <ref><span dir="rtl">الفردوس: ج1 ص171 ح641 عن أبي هريرة، كنز العمّال: ج3 ص221 ح6248.</span></ref>

<span dir="rtl">96.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: خداوند عز و جل براى هر چيزى، آسيبى قرار داده است كه آن را تباه مى سازد. بزرگ ترينِ آسيب ها، آسيبى است كه به امّت من مى رسد: دنيادوستى آنان و اندوختن دينار و دِرَم. در گرد آوردن بسيارِ اين دو خيرى نيست، مگر براى كسى كه خداوند، او را قدرت بر هزينه كردن آنها در راه حق دهد.</span>

<span id="العالم-الفاجر"></span>
== <span dir="rtl">7 / 2: العالِمُ الفاجِرُ</span> ==

<span dir="rtl">7 / 2: دانشمند فاسد</span>

<span dir="rtl">97.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ العامَّةِ العالِمُ الفاجِرُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص108 ح3952، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3719.</span></ref>

<span dir="rtl">97.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب توده مردم، دانشمند فاسد است.</span>

<span id="خبث-السريرة"></span>
== <span dir="rtl">7 / 3: خُبثُ السَّريرَةِ</span> ==

<span dir="rtl">7 / 3: بدجنسى</span>

<span dir="rtl">98.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ الوُزَراءِ خُبثُ السَّريرَةِ</span> <ref><span dir="rtl">السرائر: ما اُسرّ في القلوب والعقائد والنيّات وغيرها (مجمع البحرين: ج2 ص836 «سرر»).</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص102 ح3929، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3693 وفيه «سوء» بدل «خبث».</span></ref>

<span dir="rtl">98.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب وزيران، بدنهادى (بدجنسى) است.</span>

<span id="الطمع"></span>
== <span dir="rtl">7 / 4: الطَّمَعُ</span> ==

<span dir="rtl">7 / 4: طمع</span>

<span dir="rtl">99.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ القُضاةِ الطَّمَعُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص104 ح3936، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3736.</span></ref>

<span dir="rtl">99.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب قاضيان، طمع است.</span>

<span id="ضعف-السياسة"></span>
== <span dir="rtl">7 / 5: ضَعفُ السِّياسَةِ</span> ==

<span dir="rtl">7 / 5: ضعف سياست</span>

<span dir="rtl">100.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ الزُّعَماءِ ضَعفُ السِّياسَةِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص103 ح3931، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3703.</span></ref>

<span dir="rtl">100.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب پيشوايان، ضعف سياست است.</span>

<span id="ضعف-الحماية"></span>
== <span dir="rtl">7 / 6: ضَعفُ الحِمايَةِ</span> ==

<span dir="rtl">7 / 6: ضعف حمايت</span>

<span dir="rtl">101.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ المُلكِ ضَعفُ الحِمايَةِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص107 ح3945.</span></ref>

<span dir="rtl">101.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب كشوردارى، ضعف حمايت است.</span>

<span id="عجز-العمال"></span>
== <span dir="rtl">7 / 7: عَجزُ العُمّالِ</span> ==

<span dir="rtl">7 / 7: ناتوانى كارگزاران</span>

<span dir="rtl">102.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ الأَعمالِ عَجزُ العُمّالِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص109 ح3958، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3711.</span></ref>

<span dir="rtl">102.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب كارها، ناتوانى كارگزاران است.</span>

<span id="استضعاف-الخصم"></span>
== <span dir="rtl">7 / 8: اِستِضعافُ الخَصمِ</span> ==

<span dir="rtl">7 / 8: ناتوان شمردن دشمن</span>

<span dir="rtl">103.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ القَوِيِّ استِضعافُ الخَصمِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص105 ح3939، عيون الحكم والمواعظ: ص182 ح3743.</span></ref>

<span dir="rtl">103.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب توانمند، ناتوان شمردن دشمن است.</span>

<span id="سوء-السيرة"></span>
== <span dir="rtl">7 / 9: سوءُ السّيرَةِ</span> ==

<span dir="rtl">7 / 9: بدرفتارى</span>

<span dir="rtl">104.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ المُلوكِ سوءُ السّيرَةِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص102 ح3928، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3692.</span></ref>

<span dir="rtl">104.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب شاهان، بدرفتارى است.</span>

<span id="البغي"></span>
== <span dir="rtl">7 / 10: البَغيُ</span> ==

<span dir="rtl">7 / 10: زورگويى</span>

<span dir="rtl">105.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ الاِقتِدارِ البَغيُ</span> <ref><span dir="rtl">بغى على الناس: ظَلَمَ واعتدى (المصباح المنير: ص57 «بغى»).</span></ref> <span dir="rtl">وَالعُتُوُّ</span> <ref><span dir="rtl">العُتوّ: التكبُّر والتجبُّر (النهاية: ج3 ص181 «عتا»).</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص113 ح3972، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3699.</span></ref>

<span dir="rtl">105.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب قدرت، زورگويى و گردَنكشى است.</span>

<span id="الفخر"></span>
== <span dir="rtl">7 / 11: الفَخرُ</span> ==

<span dir="rtl">7 / 11: تكبّر</span>

<span dir="rtl">106.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ الرِّياسَةِ الفَخرُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص108 ح3950، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3713.</span></ref>

<span dir="rtl">106.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب رياست، تكبّر (خودبرتربينى) است.</span>

<span id="منع-الإحسان"></span>
== <span dir="rtl">7 / 12: مَنعُ الإِحسانِ</span> ==

<span dir="rtl">7 / 12: خوددارى از نيكى كردن</span>

<span dir="rtl">107.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: آفَةُ القُدرَةِ مَنعُ الإِحسانِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص109 ح3955، عيون الحكم والمواعظ: ص181 ح3718.</span></ref>

<span dir="rtl">107.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آسيب قدرت، خوددارى از نيكى كردن است.</span> <ref><span dir="rtl">روشن است كه مردمان، بندگان احسان اند. پس احسان (نيكى) به ايشان، سبب تمكّن و اقتدار احسان كننده مى گردد و خوددارى از احسان، مانع اقتدار و سبب ضعف وى خواهد شد.</span></ref>

<span id="الفصل-الثامن-موانع-الآفات"></span>
= <span dir="rtl">الفَصلُ الثامن: موانع الآفات</span> =

<span dir="rtl">فصل هشتم: عوامل پيشگيرى از آسيب ها</span>

<span id="العلم"></span>
== <span dir="rtl">8 / 1: العِلمُ</span> ==

<span dir="rtl">8 / 1: دانش</span>

<span dir="rtl">108.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: العِلمُ حِجابٌ مِنَ الآفاتِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج1 ص188 ح720.</span></ref>

<span dir="rtl">108.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: دانش، مانع آسيب هاست.</span>

<span id="الزهد"></span>
== <span dir="rtl">8 / 2: الزُّهدُ</span> ==

<span dir="rtl">8 / 2: زهد</span>

<span dir="rtl">109.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: لَو زَهِدتُم فِي الشَّهَواتِ لَسَلِمتُم مِنَ الآفاتِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج5 ص114 ح7587، عيون الحكم والمواعظ: ص416 ح7067.</span></ref>

<span dir="rtl">109.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: اگر در خواسته هاى نفس زهد مى ورزيديد، از آسيب ها به سلامت مى مانديد.</span>

<span dir="rtl">110.</span> <span dir="rtl">الإمام زين العابدين عليه السلام ـ في صِفَةِ الدُّنيا ـ: المَحشُوَّةُ بِالآفاتِ، المَشحونَةُ بِالنَّكَباتِ؛ إلهي فَزَهِّدنا فيها وسَلِّمنا مِنها بِتَوفيقِكَ وعِصمَتِكَ.</span> <ref><span dir="rtl">بحار الأنوار: ج94 ص152 نقلاً عن بعض كتب الأصحاب.</span></ref>

<span dir="rtl">110.</span> <span dir="rtl">امام زين العابدين عليه السلام ـ در توصيف دنيا ـ: آكنده از آسيب ها، و مالامال از بدبختى هاست. پس ـ اى معبود من ـ ما را به دنيا بى رغبت گردان، و با توفيق و نگهداشت خود، ما را از [آسيب ها و مصيبت هاى] آن به سلامت بدار.</span>

<span id="القناعة"></span>
== <span dir="rtl">8 / 3: القَناعَةُ</span> ==

<span dir="rtl">8 / 3: قناعت</span>

<span dir="rtl">111.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: القانِعُ ناجٍ مِن آفاتِ المَطامِعِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج2 ص45 ح1770، عيون الحكم والمواعظ: ص53 ح1374.</span></ref>

<span dir="rtl">111.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: قانع، از آسيب طمع ها مى رهد.</span>

<span id="كف-النفس-عن-الشهوات"></span>
== <span dir="rtl">8 / 4: كَفُّ النَّفسِ عَنِ الشَّهَواتِ</span> ==

<span dir="rtl">8 / 4: خويشتندارى در برابر خواهش هاى نفس</span>

<span dir="rtl">112.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: اِمنَع نَفسَكَ مِنَ الشَّهَواتِ، تَسلَم مِنَ الآفاتِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج2 ص224 ح2440، عيون الحكم والمواعظ: ص85 ح2059.</span></ref>

<span dir="rtl">112.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: نفس خود را از خواهش ها باز دار تا از آسيب ها سالم بمانى.</span>

<span id="الصوم"></span>
== <span dir="rtl">8 / 5: الصَّومُ</span> ==

<span dir="rtl">8 / 5: روزه</span>

<span dir="rtl">113.</span> <span dir="rtl">مصباح الشريعة ـ فيما نَسَبَهُ إلَى الإِمامِ الصّادِقِ عليه السلام ـ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: «الصَّومُ جُنَّةٌ» أي سَترَةٌ مِن آفاتِ الدُّنيا، وحِجابٌ مِن عَذابِ الآخِرَةِ، فَإِذا صُمتَ، فَانوِ بِصَومِكَ كَفَّ النَّفسِ عَنِ الشَّهَواتِ.</span> <ref><span dir="rtl">مصباح الشريعة: ص133، بحار الأنوار: ج96 ص254 ح28.</span></ref>

<span dir="rtl">113.</span> <span dir="rtl">مصباح الشريعة ـ در سخنى كه به امام صادق عليه السلام نسبت داده شده است ـ: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «روزه، سپر است»، يعنى پوششى در برابر آسيب هاى دنيا و پرده اى در برابر عذاب آخرت است. پس هر گاه روزه گرفتى، نيّتت از آن، خويشتندارى در برابر خواهش ها باشد.</span>

<span id="تفويض-الأمر-إلى-الله-عزوجل"></span>
== <span dir="rtl">8 / 6: تَفويضُ الأَمرِ إلَى اللّه عزّوجلِّ</span> ==

<span dir="rtl">8 / 6: وا گذاردن كار به خدا</span>

<span dir="rtl">114.</span> <span dir="rtl">مصباح الشريعة ـ فيما نَسَبَهُ إلَى الإِمامِ الصّادِقِ عليه السلام في بَيانِ ثَمَراتِ تَفويضِ الاُمورِ إلَى اللّهِ سُبحانَهُ ـ: المُفَوِّضُ لا يُصبِحُ إلّا سالِما مِن جَميعِ الآفاتِ، ولا يُمسي إلّا مُعافىً بِدينِهِ.</span> <ref><span dir="rtl">مصباح الشريعة: ص470، بحار الأنوار: ج71 ص149 ح44.</span></ref>

<span dir="rtl">114.</span> <span dir="rtl">مصباح الشريعة ـ در سخنى كه به امام صادق عليه السلام نسبت داده شده است، در باره ثمرات وا گذاردن كارها به خداوند پاك ـ: واگذارنده[ى كارها به خدا]، صبح خود را در حالى آغاز مى كند كه از كلّيه آسيب ها در امان است و شب خود را در حالى آغاز مى كند كه دينش سالم است.</span>

<span id="صنائع-المعروف"></span>
== <span dir="rtl">8 / 7: صَنائِعُ المَعروفِ</span> ==

<span dir="rtl">8 / 7: نيكى كردن</span>

<span dir="rtl">115.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: المَعروفُ إلَى النّاسِ يَقي صاحِبَها مَصارِعَ السَّوءِ وَالآفاتِ وَالهَلَكاتِ، وأهلُ المَعروفِ فِي الدُّنيا هُم أهلُ المَعروفِ فِي الآخِرَةِ.</span> <ref><span dir="rtl">المستدرك على الصحيحين: ج1 ص213 ح429، شعب الإيمان: ج6 ص256 ح8061 كلاهما عن أنس، كنز العمّال: ج6 ص343 ح15965.</span></ref>

<span dir="rtl">115.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: نيكى كردن به مردم، نيكوكار را از مرگ هاى بد و آسيب ها و هلاكت ها حفظ مى كند. نيكوكارانِ در دنيا، در آخرت نيز نيكوكارند.</span>

<span dir="rtl">116.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: صَدَقَةُ المُؤمِنِ تَدفَعُ عَن صاحِبِها آفاتِ الدُّنيا، وفِتنَةَ القَبرِ، وعَذابَ يَومَ القِيامَةِ.</span> <ref><span dir="rtl">إرشاد القلوب: ص190.</span></ref>

<span dir="rtl">116.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: صدقه مؤمن، آسيب هاى دنيا و عذاب قبر و عذاب روز رستاخيز را از او دفع مى كند.</span>

<span dir="rtl">117.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: مَن أدخَلَ عَلى أخيهِ المُسلِمِ فَرَحا أو سُرورا في دارِ الدُّنيا، خَلَقَ اللّهُ لَهُ مِن ذلِكَ خَلقا يَدفَعُ بِهِ عَنهُ الآفاتِ فِي الدُّنيا، فَإِذا كانَ يَومُ القِيامَةِ كانَ مِنهُ قَريبا، فَإِذا مَرَّ بِهِ [هَولٌ يُفزِعُهُ]</span> <ref><span dir="rtl">ما بين المعقوفين أثبتناه من كنز العمّال.</span></ref> <span dir="rtl">قالَ لَهُ: لا تَخَف، فَيَقولُ لَهُ: ومَن أنتَ؟</span>

<span dir="rtl">فَيَقولُ: أنَا الفَرَحُ ـ أوِ السُّرورُ ـ الَّذي أدخَلتَهُ عَلى أخيكَ في دارِ الدُّنيا.</span> <ref><span dir="rtl">تاريخ بغداد: ج13 ص273 الرقم 7230 عن ابن عبّاس، كنز العمّال: ج6 ص432 ح16412؛ مصادقة الإخوان: ص170 ح1 عن الإمام الصادق عليه السلام نحوه.</span></ref>

<span dir="rtl">117.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر كس به برادر مسلمانش در دنيا شادى اى يا خوش حالى اى برساند، خداوند از آن شادى برايش مخلوقى مى آفريند و به واسطه آن، در دنيا، آسيب ها را از او دور مى كند. پس چون روز رستاخيز شود، آن مخلوق، در كنار او خواهد بود، و چون با صحنه هراسناكى مواجه شود، به او مى گويد: «نترس». و او مى پرسد: تو كيستى؟</span>

<span dir="rtl">و وى مى گويد: «من همان شادى يا خوش حالى اى هستم كه در سراى دنيا به برادرت رساندى».</span>

<span id="الذكر-والدعاء"></span>
== <span dir="rtl">8 / 8: الذِّكرُ وَالدُّعاءُ</span> ==

<span dir="rtl">8 / 8: ذكر و دعا</span>

<span dir="rtl">118.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: ما أنعَمَ اللّهُ تَعالى عَلى عَبدٍ نِعمَةً في أهلٍ ومالٍ ووَلَدٍ فَأَعجَبَهُ، فَقالَ إذا رَأى ذلِكَ: «ما شاءَ اللّهُ، لا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ» إلّا رَفَعَ اللّهُ تَعالى عَنهُ كُلَّ آفَةٍ حَتّى تَأتِيَهُ مَنِيَّتُهُ.</span> <ref><span dir="rtl">كنز العمّال: ج10 ص65 ح28385 نقلاً عن ابن صصرى في أماليه عن أنس.</span></ref>

<span dir="rtl">118.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر گاه خداوند متعال به بنده اى در خصوص زن و فرزند و اموال او نعمتى دهد و او از آن نعمت خوشش آيد و با ديدن آن بگويد: «آنچه خدا خواهد. هيچ نيرويى نيست، مگر از خدا»، تا زمانى كه مرگش فرا رسد، خداوند متعال هر آسيبى را از او دور مى كند.</span>

<span dir="rtl">119.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله ـ في دُعائِهِ يَومَ الأَحزابِ ـ: اللّهُمَّ إنّي أعوذُ بِنورِ قُدسِكَ، وعَظَمَةِ طَهارَتِكَ، وبَرَكَةِ جَلالِكَ، مِن كُلِّ آفَةٍ وعاهَةٍ.</span> <ref><span dir="rtl">كنز العمّال: ج10 ص453 ح30096 نقلاً عن مسند ابن عمر.</span></ref>

<span dir="rtl">119.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ از دعاى ايشان در روز جنگ احزاب ـ: بار خدايا! از هر آسيبى و معلوليتى، به نور قُدست، و عظمت پاكى ات، و بركت شُكوهت پناه مى برم.</span>

<span dir="rtl">120.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام ـ في مُناجاتِهِ ـ: إلهي خَلَقتَ لي جِسما، وجَعَلتَ لي فيهِ آلاتٍ اُطيعُكَ بِها وأعصيكَ، واُغضِبُكَ بِها واُرضيكَ، وجَعَلتَ لي مِن نَفسي داعِيَةً إلَى الشَّهَواتِ، وأسكَنتَني دارا قَد مُلِئَت مِنَ الآفاتِ، ثُمَّ قُلتَ لي: اِنزَجِر</span> <ref><span dir="rtl">زَجَرتُه: مَنَعتُه (مجمع البحرين: ج2 ص767 «زجر»).</span></ref><span dir="rtl">، فَبِكَ أنزَجِرُ، وبِكَ أعتَصِمُ، وبِكَ أستَجيرُ، وبِكَ أحتَرِزُ، وأستَوفِقُكَ لِما يُرضيكَ.</span> <ref><span dir="rtl">البلد الأمين: ص317 عن الإمام العسكري عن آبائه عليهم السلام، بحار الأنوار: ج94 ص107.</span></ref>

<span dir="rtl">120.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام ـ در راز و نيازش با خدا ـ: معبودا! تو براى من تَنى آفريدى، و در آن برايم ابزارهايى نهادى تا با آنها تو را فرمان برم يا نافرمانى كنم، تو را به خشم آورم يا خشنودت سازم، و در درونم انگيزه هايى براى خواهش ها قرار دادى، و در سرايى آكنده از آسيب ها جايم دادى، سپس مرا فرمودى: «باز ايست». پس من به واسطه تو [از گناه و نافرمانى] باز مى ايستم، و از تو نگهدارى مى جويم، و به تو پناه مى آورم، و از تو حمايت مى طلبم، و از تو مى خواهم كه مرا به هر كارى كه تو را خشنود مى سازد، توفيق دهى.</span>

<span dir="rtl">121.</span> <span dir="rtl">الإمام زين العابدين عليه السلام ـ في دُعائِهِ إذا نَظَرَ إلَى الهِلالِ ـ: أسأَلُ اللّهَ رَبّي ورَبَّكَ... أن يُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ، وأن يَجعَلَكَ... هِلالَ أمنٍ مِنَ الآفاتِ، وسَلامَةٍ مِنَ السَّيِّئاتِ.</span> <ref><span dir="rtl">الصحيفة السجّادية: ص163 الدعاء 43، كتاب من لا يحضره الفقيه: ج2 ص101 ح1847 عن الإمام عليّ عليه السلام وفيه «العاهات» بدل «الآفات»، الأمالي للطوسي: ص496 ح1086 عن اسحاق بن جعفر عن أخيه الإمام الكاظم عن أبيه عن جدّه عنه عليهم السلام، مصباح المتهجّد: ص542 ح628 كلّها نحوه، بحار الأنوار: ج95 ص344 ح4؛ دستور معالم الحكم: ص107 عن الإمام عليّ عليه السلام نحوه.</span></ref>

<span dir="rtl">121.</span> <span dir="rtl">امام زين العابدين عليه السلام ـ در دعاى ايشان به هنگام ديدن هلال ماه ـ: از خدا كه پروردگار من و پروردگار توست، مى خواهم كه... بر محمّد و خاندان او درود فرستد و تو را... [براى من] هلالى ايمن از آسيب ها، و سالم از بدى ها قرار دهد.</span>

<span dir="rtl">122.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام ـ في دُعائِهِ عِندَ خَتمِ القُرآنِ ـ: اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ، وَاجعَلِ القُرآنَ لَنا في ظُلَمِ اللَّيالي مُؤنِسا... ولِأَلسِنَتِنا عَنِ الخَوضِ فِي الباطِلِ مِن غَيرِ ما آفَةٍ مُخرِسا.</span> <ref><span dir="rtl">الصحيفة السجّادية: ص159 الدعاء 42، مصباح المتهجّد: ص520 ح603، الإقبال: ج1 ص451.</span></ref>

<span dir="rtl">122.</span> <span dir="rtl">امام زين العابدين عليه السلام ـ در دعاى ايشان هنگام ختم قرآن ـ: بار خدايا! بر محمّد و خاندان او درود فرست و قرآن را در تاريكى هاى شب مونس ما قرار ده... و اين كه زبان هاى ما را از سخن گفتن در باره باطل لال گردانَد، بى آن كه آسيبى به زبان هايمان برسد.</span>

<span dir="rtl">123.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام ـ في دُعائِهِ عِندَ سَماعِ الرَّعدِ ـ: اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ، وأنزِل عَلَينا نَفعَ هذِهِ السَّحائِبِ وبَرَكَتَها، وَاصرِف عَنّا أذاها ومَضَرَّتَها، ولا تُصِبنا فيها بِآفَةٍ، ولا تُرسِل عَلى مَعايِشِنا عاهَةً.</span> <ref><span dir="rtl">الصحيفة السجّادية: ص141 الدعاء 36.</span></ref>

<span dir="rtl">123.</span> <span dir="rtl">امام زين العابدين عليه السلام ـ در دعاى ايشان هنگام شنيدن صداى رعد ـ: بار خدايا! بر محمّد و خاندان او درود فرست و سود و بركت اين ابرها را بر ما فرو فرست، و گزند و زيان آنهارا از ما بگردان، و با آنها به ما آسيبى مرسان، و بر ارزاق ما خسارتى وارد مساز.</span>

<span dir="rtl">124.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام ـ في دُعائِهِ عِندَ الصَّباحِ وَالمَساءِ ـ: اللّهُمَّ فَلَكَ الحَمدُ عَلى ما فَلَقتَ لَنا مِنَ الإِصباحِ، ومَتَّعتَنا بِهِ مِن ضَوءِ النَّهارِ، وبَصَّرتَنا مِن مَطالِبِ الأَقواتِ، ووَقَيتَنا فيهِ مِن طَوارِقِ</span> <ref><span dir="rtl">طُرِقَ فُلان: قُصِدَ ليلاً (مفردات ألفاظ القرآن: ص518 «طرق»).</span></ref> <span dir="rtl">الآفاتِ.</span> <ref><span dir="rtl">الصحيفة السجّادية: ص40 الدعاء 6، مصباح المتهجّد: ص245 ح361، العدد القويّة: ص362 من دون اسناد إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام، بحار الأنوار: ج58 ص200 ح37.</span></ref>

<span dir="rtl">124.</span> <span dir="rtl">امام زين العابدين عليه السلام ـ از دعاى ايشان در هر بامداد و شامگاه ـ: بار خدايا! پس ستايش، تو را كه پرتو بامدادى را بر ما نمايان نمودى و ما را از فروغ روز، برخوردار ساختى و جايگاه هاى طلب روزى را به ما نشان دادى و از شبيخون آسيب ها و گزندها نگاهمان داشتى.</span>

<span dir="rtl">125.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: إلهي فَلا تُخلِنا مِن حِمايَتِكَ، ولا تُعرِنا مِن رِعايَتِكَ، وذُدنا عَن مَوارِدِ الهَلَكَةِ، فَإِنّا بِعَينِكَ وفي كَنَفِكَ ولَكَ.</span>

<span dir="rtl">أسأَلُكَ بِأَهلِ خاصَّتِكَ مِن مَلائِكَتِكَ، وَالصّالِحينَ مِن بَرِيَّتِكَ، أن تَجعَلَ عَلَينا واقِيَةً تُنجينا مِنَ الهَلَكاتِ، وتُجِنُّنا</span> <ref><span dir="rtl">الجُنَّة: الوقاية (النهاية: ج1 ص308 «جنن»).</span></ref> <span dir="rtl">مِنَ الآفاتِ، وتُكِنُّنا مِن دَواهِي المُصيباتِ.</span> <ref><span dir="rtl">بحار الأنوار: ج94 ص152 نقلاً عن بعض كتب الأصحاب.</span></ref>

<span dir="rtl">125.</span> <span dir="rtl">امام زين العابدين عليه السلام: معبودا! ما را از حمايتت بر كنار مدار، و از مراقبتت برهنه مساز، و از هلاكتگاه ها نگاهمان دار؛ چرا كه ما تحت نظر تو و در سايه تو و از آنِ تو هستيم.</span>

<span dir="rtl">به حقّ فرشتگان ويژه ات، و آفريدگان شايسته ات، از تو مى خواهم كه براى ما نگه دارنده اى قرار دهى كه ما را از هلاكت ها برهاند، و از آسيب ها محافظت كند، و از مصيبت هاى سخت، نگاه دارد.</span>

<span dir="rtl">126.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وَاجعَلنا مِنَ الَّذينَ تَمَسَّكوا بِعُروَةِ العِلمِ، وأدَّبوا أنفُسَهُم بِالفَهمِ، وقَرَؤوا صَحيفَةَ السَّيِّئاتِ، ونَشَروا ديوانَ الخَطيئاتِ، وتَجَرَّعوا مَرارَةَ الكَمَدِ حَتّى سَلِموا مِنَ الآفاتِ، ووَجَدُوا الرّاحَةَ فِي المُنقَلَبِ.</span> <ref><span dir="rtl">بحار الأنوار: ج94 ص127 نقلاً من كتاب العتيق الغروي.</span></ref>

<span dir="rtl">126.</span> <span dir="rtl">امام زين العابدين عليه السلام: بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و ما را از كسانى قرار ده كه دستگيره دانش را گرفتند، و خويشتن را به فهمْ پروردند، و نامه بدى ها را خواندند، و دفتر گناهان را گشودند، و شرنگ غم را جرعه جرعه نوشيدند تا آن كه از آسيب ها به سلامت ماندند، و در بازگشتگاه (قيامت) به آسايش رسيدند.</span>

<span dir="rtl">127.</span> <span dir="rtl">الإمام الصادق عليه السلام ـ فِي الدُّعاءِ بَعدَ صَلاةِ العَصرِ ـ: اللّهُمَّ اصرِف عَنّي مِنَ العاهاتِ وَالآفاتِ وَالبَلِيّاتِ، ما اُطيقُ وما لا اُطيقُ صَرفَهُ إلّا بِكَ.</span> <ref><span dir="rtl">فلاح السائل: ص363 ح242 عن معاوية بن عمّار، مصباح المتهجّد: ص77 ح124 عن معاوية بن عمّار من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام، بحار الأنوار: ج86 ص90 ح12.</span></ref>

<span dir="rtl">127.</span> <span dir="rtl">امام صادق عليه السلام ـ در دعاى بعد از نماز عصر ـ: بار خدايا! گزندها و آسيب ها و بلاها را، چه آنها كه خود مى توانم دفع كنم و چه آنها كه جز به واسطه تو نمى توانم دور سازم، از من دور گردان.</span>

<span dir="rtl">128.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: تَقولُ في غُسلِ الجُمُعَةِ: اللّهُمَّ طَهِّر قَلبي مِن كُلِّ آفَةٍ تَمحَقُ</span> <ref><span dir="rtl">المَحقُ: النَّقصُ والمَحو والإبطال (النهاية: ج4 ص303 «محق»).</span></ref> <span dir="rtl">بِها ديني، وتُبطِلُ بِها عَمَلي.</span> <ref><span dir="rtl">تهذيب الأحكام: ج1 ص146 ح414 عن محمّد بن مروان وص 367 ح1116 عن عمار الساباطي، الكافي: ج3 ص43 ح4 عن بعض اصحابنا مضمراً، كامل الزيارات: ص397 ح639 عن أبي حمزة الثمالي، بحار الأنوار: ج81 ص130 ح22.</span></ref>

<span dir="rtl">128.</span> <span dir="rtl">امام صادق عليه السلام: در هنگام غسل جمعه مى گويى: «بار خدايا! دلم را از هر آسيبى كه به سبب آن، دينم را از بين مى برى و عملم را بر باد مى دهى، پاك گردان».</span>

<span dir="rtl">129.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام ـ في غُسلِ الزِّيارَةِ إذا فَرَغَ مِنهُ ـ: اللّهُمَّ اجعَلهُ لي نورا وطَهورا وحِرزا وكافِيا مِن كُلِّ داءٍ وسُقمٍ، ومِن كُلِّ آفَةٍ وعاهَةٍ</span> <ref><span dir="rtl">عاهة: أيّ آفةٍ من الوجع (مجمع البحرين: ج2 ص1296 «عوه»).</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">تهذيب الأحكام: ج6 ص54 ح130، كامل الزيارات: ص345 ح583 كلاهما عن إبراهيم بن محمّد الثقفي، بحار الأنوار: ج101 ص146 ح29.</span></ref>

<span dir="rtl">129.</span> <span dir="rtl">امام صادق عليه السلام ـ در هنگام فارغ شدن از غسل زيارت ـ: بار خدايا! اين [غسل] را برايم روشنايى و پاكى و مايه نگهدارى از هر درد و بيمارى، و [نيز] از هر آسيب و گزند جسمانى قرار ده.</span>

<span dir="rtl">130.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وَاحفَظني مِن كُلِّ مُصيبَةٍ، ومِن كُلِّ بَلِيَّةٍ، ومِن كُلِّ عُقوبَةٍ، ومِن كُلِّ فِتنَةٍ، ومِن كُلِّ بَلاءٍ، ومِن كُلِّ شَرٍّ، ومِن كُلِّ مَكروهٍ، ومِن كُلِّ مُصيبَةٍ، ومِن كُلِّ آفَةٍ نَزَلَت أو تَنزِلُ مِنَ السَّماءِ إلَى الأَرضِ، في هذِهِ السّاعَةِ، وفي هذِهِ اللَّيلَةِ، وفي هذَا اليَومِ، وفي هذَا الشَّهرِ، وفي هذِهِ السَّنَةِ.</span> <ref><span dir="rtl">مصباح المتهجّد: ص762 ح844 عن الحسين بن خالد، الإقبال: ج1 ص221 من دون إسناد إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام، بحار الأنوار: ج98 ص115.</span></ref>

<span dir="rtl">130.</span> <span dir="rtl">امام صادق عليه السلام: بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و مرا از هر مصيبتى، و از هر بليّه اى، و از هر كيفرى، و از هر فتنه اى، و از هر بلايى، و از هر بدى، و از هر ناخوشايندى، و از هر مصيبتى، و از هر آسيبى كه در اين ساعت و در اين شب و در اين روز و در اين ماه و در اين سال از آسمان به زمين فرود آمده يا فرود خواهد آمد، نگه دار.</span>

<references />