نمایش مبدأ برای ب ش ش / البشاشة و البشر

[[رده:ب]]
<span id="البشاشة-و-البشر-نسخۀ-آزمایشی"></span>
= <span dir="rtl">البَشاشةُ و البِشر (نسخۀ آزمایشی)</span> =

<span dir="rtl">گشاده رويى و خوش رويى</span>

= <span dir="rtl">درآمد</span> =

<span id="بشاشت-و-بشر-در-لغت"></span>
== <span dir="rtl">بَشاشت و بِشْر، در لغت</span> ==

<span dir="rtl">واژه «بَشاشت»، از ريشه «بشش» به معناى گشاده رويى، شادابى، خوش رويى و اظهار شادى در برخورد با ديگران است. ابن منظور، در اين باره مى گويد:</span>

<span dir="rtl">البَشُّ، اللُّطفُ فِى المَسأَلَةِ وَ الإِقبالُ عَلَى الرَّجُلِ... وَ البَشاشَةُ طَلاقَةُ الوَجهِ... بَشاشَةُ اللِّقاءِ: الفَرَحُ بِالمَرءِ وَ الاِنبِساطُ إلَيهِ وَ الاُنسُ بِهِ.</span> <ref><span dir="rtl">لسان العرب: ج6 ص266 مادّه «بشش».</span></ref>

<span dir="rtl">بَشّ، نرمش و مهربانى درخواهش، و نيز روى آوردن به كسى است... و بَشاشت: شكفتگى و باز بودن روى است.… بشاشت در ديدار، اظهار شادى و انبساط خاطر و خون گرمى نمودن در برخورد با ديگران است.</span>

<span dir="rtl">نيز وى در تبيين معناى «بِشر» آورده است:</span>

<span dir="rtl">البِشرُ: الطَّلاقَةُ... وَ هُوَ حَسَنُ البِشرِ أى طَلقُ الوَجهِ.</span> <ref><span dir="rtl">لسان العرب: ج4 ص61 ـ 62 مادّه «بشر».</span></ref>

<span dir="rtl">بِشر، گشادگى است... و او خوش روست، يعنى گشاده روست.</span>

<span dir="rtl">ابن فارِس نيز در تبيين معناى مادّه «بشر» مى گويد:</span>

<span dir="rtl">الباءُ وَ الشّينُ وَ الرّاءُ، أصلٌ واحِدٌ: ظُهورُ الشَّى ءِ مَعَ حُسنٍ وَ جَمالٍ.</span> <ref><span dir="rtl">معجم مقاييس اللّغة: ج1 ص251 مادّه «بشر».</span></ref>

<span dir="rtl">باء و شين و راء، يك ريشه است به معناى آشكار شدن چيزى با نيكويى و زيبايى. با اين بيان، بِشر به معناى سُرور و خوش رويى و برخورد كردن با چهره باز و شادمانه است. بنا بر اين، «بَشاشت» و «بِشْر»، به معناى شادى و سُرورى است كه هنگام ديدار با ديگران، در چهره آشكار مى گردد و حاكى از علاقه قلبى ديدار كننده است.</span>

<span id="گشاده-رويى-در-حديث"></span>
== <span dir="rtl">گشاده رويى، در حديث</span> ==

<span dir="rtl">در قرآن كريم، واژه هاى «بَشاشت» و «بِشْر» به كار نرفته است؛ ولى در احاديث نقل شده از اهل بيت عليهم السلام، اين واژه ها كاربرد فراوانى دارند. پيش از ملاحظه اين روايات، به نكات زير، توجّه فرماييد:</span>

<span id="رابطه-گشاده-رويى-و-حسن-خلق"></span>
=== <span dir="rtl">1. رابطه گشاده رويى و حُسنِ خُلق</span> ===

<span dir="rtl">گشاده رويى هنگام ديدار با ديگران، يكى از مصاديق حُسن خُلق است، بدين سان كه حُسنِ خُلق در روايات اسلامى، در دو معنا به كار رفته است: گاه به معناى گشاده رويى، و گاه به معناى مطلقِ مكارم اخلاقى كه گشاده رويى، يكى از مصاديق آنهاست. از اين رو، افزون بر احاديث اين بخش، همه متون دينى كه به حُسن خُلق</span> <ref><span dir="rtl">اين متون، در ذيل عنوان «خُلق» در اين دانش نامه خواهند آمد. إن شاء اللّه!</span></ref> <span dir="rtl">توصيه كرده اند، نيز از متون اين بخش محسوب مى شوند.</span>

<span id="ارزش-گشاده-رويى"></span>
=== <span dir="rtl">2. ارزش گشاده رويى</span> ===

<span dir="rtl">گشاده رويى در برخورد با ديگران، يكى از ويژگى هاى همه پيامبران و اولياى دين، بويژه خاتم پيامبران صلى الله عليه و آله و امير مؤمنان عليه السلام است.</span>

<span dir="rtl">در روايات اسلامى، گشاده رويى، نوعى صدقه و بذل و بخشش محسوب شده است؛ بلكه پيش از بذل و بيش از آن، اهمّيت و ارزش دارد.</span>

<span dir="rtl">اين خصلت، براى همه پسنديده است؛ ولى براى كارگزاران نظام اسلامى، اهمّيت بيشترى دارد. لذا امام على عليه السلام رسما از كارگزاران خود مى خواست كه با گشاده رويى با مردم برخورد كنند.</span> <ref><span dir="rtl">ر. ك: ص341 (تأكيد بر گشاده رو بودن حكمرانان و كارگزاران).</span></ref>

<span id="فوايد-گشاده-رويى"></span>
=== <span dir="rtl">3. فوايد گشاده رويى</span> ===

<span dir="rtl">گشاده رويى، آثار و بركات فراوانى براى زندگى فردى، اجتماعى، دنيوى و اُخروى انسان دارد. اين خصلت، سبب مى شود كه كينه و كدورت، جاى خود را به اُنس و الفت و محبّت دهد و بدين سان، زمينه ساز آسايش جسم و جان و مهم تر از آن، همدلى، رفاه و آسايش خانوادگى و اجتماعى است.</span>

<span dir="rtl">افزون بر اين، اگر گشاده رويى با قصد قربت انجام شود، موجب نورانيت جان و نزديكى به خداى مهربان و آسايش هميشگى در بهشت جاويدان است، چنان كه از امام باقر عليه السلام روايت شده كه فرمود:</span>

<span dir="rtl">البِشرُ الحَسَنُ وَ طَلاقَةُ الوَجهِ مَكسَبَةٌ لِلمَحَبَّةِ وَ قُربَةٌ مِنَ اللّهِ، وَ عُبوسُ الوَجهِ وَ سوءُ البِشرِ مَكسَبَةٌ لِلمَقتِ وَ بُعدٌ مِنَ اللّهِ.</span> <ref><span dir="rtl">ر ك: ص362 ح103.</span></ref>

<span dir="rtl">روى خوش داشتن و گشاده رويى، باعث جلب محبّت و تقرّب به خدا مى شود، و ترش رويى و بدبرخوردى، موجب دشمنى و دورى از خدا.</span>

<span id="خاستگاه-گشاده-رويى"></span>
=== <span dir="rtl">4. خاستگاه گشاده رويى</span> ===

<span dir="rtl">با عنايت به نقش مثبت و سازنده گشاده رويى در زندگى مادّى و معنوى انسان، روشن مى گردد كه توصيه اكيد اسلام بر اين خصلت پسنديده، ريشه عقلى و انسانى دارد، و حتّى اگر كسى عقيده به آخرت هم نداشته باشد، براى آسايش دنياى خود، نيازمند خوش رويى است.</span>

<span id="گشاده-رويى-زيانبار"></span>
=== <span dir="rtl">5. گشاده رويىِ زيانبار</span> ===

<span dir="rtl">آخرين نكته اين كه گشاده رويى، در همه جا و با همه كس، پسنديده نيست؛ بلكه گاه زيانبار و نكوهيده است، مانند خوش رويى با افراد فاسد و تبهكار و بدعت گذار، در صورتى كه موجب تجرّى آنها به تبهكارى گردد. از اين رو، از امام على عليه السلام نقل شده كه فرمود:</span>

<span dir="rtl">أمَرَنا رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله، أن نَلقى أهلَ المعَاصى بِوُجوهٍ مُكفَهِرَّةٍ.</span> <ref><span dir="rtl">ر ك: ص364 ح109.</span></ref>

<span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به ما دستور داد كه با گنه پيشگان، با چهره هاى در هم كشيده، رو به رو شويم.</span>

<span dir="rtl">امّا اگر گشاده رويى با گناهكارى، موجب تنبّه و پشيمانىِ او گردد، طبعا پسنديده و نيكوست، چنان كه خوش رويى با اشرار براى مصون ماندن از شرارت آنها، بلا مانع است.</span> <ref><span dir="rtl">ر ك: ص343 (گشاده رويى از روى مدارا و ملاحظه) و ص359 (از بين رفتن كينه).</span></ref>

<span id="الفصل-الأول-الحث-على-البشاشة-والبشر"></span>
= <span dir="rtl">الفصل الأوّل: الحثّ على البشاشة والبشر</span> =

<span dir="rtl">فصل يكم: تشويق به گشاده رويى و خوش رويى</span>

<span id="فضل-البشاشة-والبشر"></span>
== <span dir="rtl">1 / 1: فَضلُ البَشاشَةِ وَالبِشرِ</span> ==

<span dir="rtl">1 / 1: ارزش گشاده رويى و خوش رويى</span>

<span id="أ-ـ-من-مكارم-أخلاق-الأنبياء-والأولياء"></span>
=== <span dir="rtl">أ ـ مِن مَكارِمِ أخلاقِ الأَنبِياءِ وَالأَولِياءِ</span> ===

<span dir="rtl">الف ـ از خوى هاى والاى پيامبران و اوليا</span>

<span dir="rtl">1.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: إنَّ مِن مَكارِمِ أخلاقِ النَّبِيّينَ وَالصِّدّيقينَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحينَ، البَشاشَةَ إذا تَزاوَروا، وَالمُصافَحَةَ وَالتَّرحيبَ إذَا التَقَوا.</span> <ref><span dir="rtl">كنز العمّال: ج9 ص39 ح24826 نقلاً عن ابن لال في مكارم الأخلاق؛ تنبيه الخواطر: ج1 ص29 كلاهما عن جابر بن عبداللّه الأنصاري.</span></ref>

<span dir="rtl">1.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: از جمله خوى هاى والاى پيامبران و صدّيقان و شهيدان و نيكان، اين است كه هر گاه به ديدار هم مى روند، گشاده رو باشند، و چون به هم مى رسند، دست مى دهند و به گرمى از يكديگر استقبال مى كنند.</span>

<span id="ب-ـ-من-خصائص-النبي-صلى-الله-عليه-و-آله"></span>
=== <span dir="rtl">ب ـ مِن خَصائِصِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله</span> ===

<span dir="rtl">ب ـ از ويژگى هاى پيامبر صلى الله عليه و آله</span>

<span dir="rtl">2.</span> <span dir="rtl">شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد عن أبي سعيد الخدري: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله كانَ... طَلقَ الوَجهِ، بَسّاما مِن غَيرِ ضِحكٍ، مَحزونا مِن غَيرِ عُبوسٍ.</span> <ref><span dir="rtl">شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد: ج11 ص196؛ بحار الأنوار: ج73 ص208.</span></ref>

<span dir="rtl">2.</span> <span dir="rtl">شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحديد ـ به نقل از ابو سعيد خُدرى ـ: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله... گشاده رو بود و چهره اى شاد داشت، بى آن كه بخندد، و اندوهگين بود، بى آن كه ترش رو باشد.</span>

<span dir="rtl">3.</span> <span dir="rtl">الطبقات الكبرى عن عكرمة: إنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله، كانَ إذا أتاهُ رَجُلٌ فَرَأى في وَجهِهِ بِشرا أخَذَ بِيَدِهِ.</span> <ref><span dir="rtl">الطبقات الكبرى: ج1 ص378، كنز العمّال: ج7 ص137 ح18382.</span></ref>

<span dir="rtl">3.</span> <span dir="rtl">الطبقات الكبرى ـ به نقل از عِكرِمه ـ: پيامبر صلى الله عليه و آله چنان بود كه هر گاه مردى نزدش مى آمد و در چهره اش شادى مى ديد، دست او را مى گرفت.</span>

<span dir="rtl">4.</span> <span dir="rtl">الإمام الحسن عليه السلام: سَأَلتُ خالي هِندَ بنَ أبي هالَةَ عَن حِليَةِ رَسولِ اللّهِ، وكانَ وَصّافا لِلنَّبِيِّ صلى الله عليه و آله: ... فَقالَ: كانَ دائِمَ البِشرِ، سَهلَ الخُلُقِ، لَيِّنَ الجانِبِ.</span> <ref><span dir="rtl">عيون أخبار الرضا عليه السلام: ج1 ص316 و 318 ح1، معاني الأخبار: ص80 و 83 ح1 كلاهما عن الإمام الرضا عن آبائه عليهم السلام، مكارم الأخلاق: ج1 ص41 و ص45 ح1، بحار الأنوار: ج16 ص148 و 152 ح4؛ المعجم الكبير: ج22 ص155 و 158 ح414 عن ابنٍ لأبي هالة التميمي، كنز العمّال: ج7 ص166 ح18535.</span></ref>

<span dir="rtl">4.</span> <span dir="rtl">امام حسن عليه السلام: از دايى ام هند بن ابى هاله ـ كه وصف كننده پيامبر صلى الله عليه و آله بود ـ، در باره هيئت و شكل ظاهرى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پرسيدم: ... پس گفت: هميشه خوش رو، نرم خو، فروتن و مهربان بود.</span>

<span dir="rtl">5.</span> <span dir="rtl">إرشاد القلوب: كانَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله... خَفيفَ المُؤنَةِ، كَريمَ الطَّبيعَةِ، جَميلَ المُعاشَرَةِ، طَلقَ الوَجهِ، بَشّاشا مِن غَيرِ ضِحكٍ، مَحزونا مِن غَيرِ عُبوسٍ.</span> <ref><span dir="rtl">إرشاد القلوب: ص115.</span></ref>

<span dir="rtl">5.</span> <span dir="rtl">إرشاد القلوب: پيامبر صلى الله عليه و آله... كم خرج و زحمت، آقامنش، خوش معاشرت و گشاده رو بود. چهره اى شاد داشت، بى آن كه بخندد، و اندوهگين بود، بى آن كه ترش رو باشد.</span>

<span dir="rtl">6.</span> <span dir="rtl">كتاب الإخوان عن عكرمة: كانَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله إذا لَقِيَ الرَّجُلَ فَرَأى في وَجهِهِ البِشرَ صافَحَهُ.</span> <ref><span dir="rtl">الإخوان لابن أبي الدنيا: ص193 ح137.</span></ref>

<span dir="rtl">6.</span> <span dir="rtl">الإخوان، ابن ابى الدنيا ـ به نقل از عِكرِمه ـ: پيامبر صلى الله عليه و آله هر گاه به كسى مى رسيد و در چهره اش شادى مى ديد، با او دست مى داد.</span>

<span dir="rtl">7.</span> <span dir="rtl">سنن الترمذي عن عبد اللّه بن الحارث</span>:<span dir="rtl">ما رَأَيتُ أحَدا أكثَرَ تَبَسُّما مِنَ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله.</span> <ref><span dir="rtl">سنن الترمذي: ج5 ص601 ح3641، مسند ابن حنبل: ج6 ص215 ح17720، الشمائل المحمّدية: ص111 ح228، الطبقات الكبرى: ج1 ص372، اُسد الغابة: ج3 ص205 الرقم 2873.</span></ref>

<span dir="rtl">7.</span> <span dir="rtl">سنن الترمذى ـ به نقل از عبد اللّه بن حارث ـ: هيچ كس را نديدم كه به اندازه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله تبسّم بر لب داشته باشد.</span>

<span dir="rtl">8.</span> <span dir="rtl">المعجم الصغير عن أنس: كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله مِن أفكَهِ النّاسِ مَعَ الصَّبِيِّ.</span> <ref><span dir="rtl">المعجم الصغير: ج2 ص39، دلائل النبوّة للبيهقي: ج1 ص331، مداراة الناس لابن أبي الدنيا: ج1 ص55 وليس فيه «مع الصبيّ».</span></ref>

<span dir="rtl">8.</span> <span dir="rtl">المعجم الصغير ـ به نقل از اَنَس ـ: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، از شوخ ترينِ مردمان با كودكان بود.</span>

<span dir="rtl">9.</span> <span dir="rtl">المعجم الكبير عن أبي اُمامة: كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله مِن أضحَكِ النّاسِ وأَطيَبِهِم نَفسا.</span> <ref><span dir="rtl">المعجم الكبير: ج8 ص208 ح7838، مداراة الناس لابن أبي الدنيا: ج1 ص55 وفيه «مِن أضحك الناس سنّا»، كنز العمّال: ج7 ص140 ح18399.</span></ref>

<span dir="rtl">9.</span> <span dir="rtl">المعجم الكبير ـ به نقل از ابو اُمامه ـ: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از خندان ترين و پاك نهادترينِ مردمان بود.</span>

<span id="ج-ـ-من-خصائص-علي-عليه-السلام"></span>
=== <span dir="rtl">ج ـ مِن خَصائِصِ عَلِيٍّ عليه السلام</span> ===

<span dir="rtl">ج ـ از ويژگى هاى على عليه السلام</span>

<span dir="rtl">10.</span> <span dir="rtl">المناقب لابن شهرآشوب عن حريث ـ في وَصفِ عَلِيٍّ عليه السلام ـ: كانَ عليه السلام بِشرُهُ دائِمٌ، وثَغرُهُ باسِمٌ.</span> <ref><span dir="rtl">المناقب لابن شهرآشوب: ج2 ص115، بحار الأنوار: ج41 ص51 ح3.</span></ref>

<span dir="rtl">10.</span> <span dir="rtl">المناقب، ابن شهرآشوب ـ به نقل از حريث، در وصف امام على عليه السلام ـ: هميشه خوش رو بود و لبخند بر لب داشت.</span>

<span id="د-ـ-من-خصائص-العرفاء"></span>
=== <span dir="rtl">د ـ مِن خَصائِصِ العُرَفاءِ</span> ===

<span dir="rtl">د ـ از ويژگى هاى عارفان</span>

<span dir="rtl">11.</span> <span dir="rtl">الإمام علي عليه السلام: العارِفُ وَجهُهُ مُستَبشِرٌ مُتَبَسِّمٌ، وقَلبُهُ وَجِلٌ مَحزونٌ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج2 ص105 ح1985، عيون الحكم والمواعظ: ص60 ح1515.</span></ref>

<span dir="rtl">11.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: عارف، چهره اش شادان و خندان است، و دلش، ترسان و اندوهناك.</span>

<span id="ه-ـ-أول-البر-والنوال"></span>
=== <span dir="rtl">ه ـ أوَّلُ البِرِّ وَالنَّوالِ</span> ===

<span dir="rtl">ه ـ نخستين احسان و دَهِش</span>

<span dir="rtl">12.</span> <span dir="rtl">الإمام علي عليه السلام: البِشرُ أوَّلُ البِرِّ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج1 ص79 ح296.</span></ref>

<span dir="rtl">12.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوش رويى، نخستين احسان است [كه به همراهت مى كنى].</span>

<span dir="rtl">13.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: بِشرُكَ أوَّلُ بِرِّكَ، ووَعدُكَ أوَّلُ عَطائِكَ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص268 ح4452، عيون الحكم والمواعظ: ص196 ح4010.</span></ref>

<span dir="rtl">13.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوش رويى تو، نخستين احسان توست و وعده ات، نخستين دَهِشَت.</span>

<span dir="rtl">14.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: البِشرُ أوَّلُ النَّوالِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج1 ص167 ح634، عيون الحكم والمواعظ: ص25 ح254.</span></ref>

<span dir="rtl">14.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوش رويى، نخستين بخشش است.</span>

<span dir="rtl">15.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: البِشرُ أوَّلُ النّائِلِ!</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج1 ص140 ح519.</span></ref>

<span dir="rtl">15.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوش رويى، نخستين دَهِش است.</span>

<span dir="rtl">16.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: حُسنُ البِشرِ أوَّلُ العَطاءِ، وأَسهَلُ السَّخاءِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص388 ح4835، عيون الحكم والمواعظ: ص228 ح4385.</span></ref>

<span dir="rtl">16.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوش رويى، نخستين دَهِش و آسان ترين سخاوتمندى است.</span>

<span id="و-ـ-أول-المروءة"></span>
=== <span dir="rtl">و ـ أوَّلُ المُروءَةِ</span> ===

<span dir="rtl">و ـ آغاز جوان مردى</span>

<span dir="rtl">17.</span> <span dir="rtl">الإمام علي عليه السلام: أوَّلُ المُروءَةِ البِشرُ، وآخِرُهَا استِدامَةُ البِرِّ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج2 ص460 ح3292، عيون الحكم والمواعظ: ص124 ح2824 وفيه «الفتوّة» بدل «المروءة».</span></ref>

<span dir="rtl">17.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آغازِ جوان مردى، خوش رويى است و پايانش، ادامه دادنِ نيكى.</span>

<span dir="rtl">18.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: أوَّلُ المُرُوَّةِ طَلاقَةُ الوَجهِ، وآخِرُهَا التَّوَدُّدُ إلَى النّاسِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج2 ص460 ح3290، عيون الحكم والمواعظ: ص124 ح2822.</span></ref>

<span dir="rtl">18.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: آغازِ جوان مردى، گشاده رويى است و پايانش، مهرورزى با مردم.</span>

<span id="ز-ـ-أحد-العطاءين"></span>
=== <span dir="rtl">ز ـ أحَدُ العَطاءَينِ</span> ===

<span dir="rtl">ز ـ يكى از دو دَهِش</span>

<span dir="rtl">19.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: يا بَني عَبدِ المُطَّلِبِ، إنَّكُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بِأَموالِكُم، فَالقَوهُم بِطَلاقَةِ الوَجهِ وحُسنِ البِشرِ.</span> <ref><span dir="rtl">الكافي: ج2 ص103 ح1 عن الحسن بن الحسين عن الإمام الصادق عليه السلام، مشكاة الأنوار: ص393 ح1291، بحار الأنوار: ج74 ص169 ح36.</span></ref>

<span dir="rtl">19.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: اى پسران عبد المطّلب! شما هرگز نمى توانيد همه مردم را از اموال خود، بهره مند سازيد. پس با آنان با گشاده رويى و خوش رويى برخورد كنيد.</span>

<span dir="rtl">20.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: إنَّكُم لا تَسَعونَ النّاسَ بِأَموالِكُم، وَليَسَعهُم مِنكُم بَسطُ الوَجهِ وحُسنُ الخُلُقِ.</span> <ref><span dir="rtl">المستدرك على الصحيحين: ج1 ص212 ح427، المصنّف لابن أبي شيبة: ج6 ص90 ح20، مسند إسحاق بن راهويه: ج1 ص461 ح536 كلّها عن أبي هريرة، كنز العمّال: ج3 ص6 ح5158؛ الزهد للحسين بن سعيد: ص92 ح13 عن جابر عن الإمام الباقر عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله نحوه، تاريخ اليعقوبي: ج2 ص98.</span></ref>

<span dir="rtl">20.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: شما نمى توانيد با اموالتان به همه مردم كمك كنيد [؛ زيرا دارايى شما، جوابگوى همگان نيست]. پس با گشاده رويى و خوش اخلاقى خود، آنان را پوشش دهيد.</span>

<span dir="rtl">21.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: إنَّكُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بِأَموالِكُم، فَسَعوهُم بِطَلاقَةِ الوَجهِ وحُسنِ اللِّقاءِ، فَإِنّي سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ: إنَّكُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بِأَموالِكُم فَسَعوهُم بِأَخلاقِكُم.</span> <ref><span dir="rtl">الأمالي للصدوق: ص531 ح718 عن عبد العظيم الحسني عن الإمام الجواد عن آبائه عليهم السلام، بحار الأنوار: ج71 ص384 ح22.</span></ref>

<span dir="rtl">21.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: شما هرگز نمى توانيد همه مردم را از اموالتان برخوردار سازيد. پس، از گشاده رويى و خوش برخوردى خويش، برخوردارشان سازيد؛ زيرا من از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمود: شما هرگز نمى توانيد مردم را با اموال خود، پوشش دهيد. پس با اخلاقتان، آنها را پوشش دهيد».</span>

<span dir="rtl">22.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: البِشرُ أحَدُ العَطاءَينِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج2 ص13 ح1613، عيون الحكم والمواعظ: ص26 ح319.</span></ref>

<span dir="rtl">22.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوش رويى، يكى از دو دَهِش است.</span>

<span dir="rtl">23.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: بَشاشَةُ الوَجهِ عَطِيَّةٌ ثانِيَةٌ.</span> <ref><span dir="rtl">المواعظ العددية: ص54.</span></ref>

<span dir="rtl">23.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: گشاده رويى، دَهِش دوم (/ ديگرى) است.</span>

<span id="ح-ـ-أحد-البشارتين"></span>
=== <span dir="rtl">ح ـ أحَدُ البِشارَتَينِ</span> ===

<span dir="rtl">ح ـ يكى از دو مژده</span>

<span dir="rtl">24.</span> <span dir="rtl">الإمام علي عليه السلام: حُسنُ البِشرِ أحَدُ البِشارَتَينِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص391 ح4849، عيون الحكم والمواعظ: ص227 ح4364.</span></ref>

<span dir="rtl">24.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوش رويى، يكى از دو مژده است.</span> <ref><span dir="rtl">مراد، اين است كه چنان كه وعده عطا و احسان، براى كسى كه طلب مى كند، مژده است، خوش رويى با او نيز براى او مژده است و او را اميدوار مى سازد. پس در اوّل، آن مژده را بايد به او داد.</span></ref>

<span id="ط-ـ-أحد-القرائين"></span>
=== <span dir="rtl">ط ـ أحَدُ القَرائَينِ</span> ===

<span dir="rtl">ط ـ يكى از دو ميهمان نوازى</span>

<span dir="rtl">25.</span> <span dir="rtl">الإمام علي عليه السلام: البَشاشَةُ أحَدُ القَراءَينِ</span> <ref><span dir="rtl">قَرَيتُ الضَّيفَ ـ من باب رَمى ـ قِرىً بالكسر والقصر، والاسم: القَراءُ بالفتح والمدّ (المصباح المنير: ص501 «قرى»).</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج2 ص28 ح1692.</span></ref>

<span dir="rtl">25.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: گشاده رويى، يكى از دو ميهمان نوازى است.</span> <ref><span dir="rtl">خوش رويى نسبت به ديگرى، يكى از دو ميهمانى كردن است، يعنى حكم ميهمانى كردن را دارد.</span></ref>

<span id="ي-ـ-أحد-النجحين"></span>
=== <span dir="rtl">ي ـ أحَدُ النُّجحَينِ</span> ===

<span dir="rtl">ى ـ يكى از دو كاميابى</span>

<span dir="rtl">26.</span> <span dir="rtl">الإمام علي عليه السلام: حُسنُ المَلقى أحَدُ النُّجحَينِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص391 ح4850.</span></ref>

<span dir="rtl">26.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوش برخوردى، يكى از دو كاميابى است.</span>

<span id="تأكيد-طلاقة-الوجه-لجميع-الناس"></span>
== <span dir="rtl">1 / 2: تَأكيدُ طَلاقَةِ الوَجهِ لِجَميعِ النّاسِ</span> ==

<span dir="rtl">1 / 2: تأكيد بر گشاده رويى با همه مردم</span>

<span dir="rtl">27.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: رَحِمَ اللّهُ كُلَّ سَهلٍ طَلِقٍ</span> <ref><span dir="rtl">طَلِقٌ: منبسط الوجه مُتهلِّلهُ (النهاية: ج3 ص134 «طلق»).</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">الزهد للحسين بن سعيد: ص92 ح70 عن جابر عن الإمام الباقر عليه السلام، مشكاة الأنوار: ص316 ح995، بحار الأنوار: ج71 ص395 ح71.</span></ref>

<span dir="rtl">27.</span> <span dir="rtl">پيامبر صلى الله عليه و آله: رحمت خدا بر هر نرم خوى گشاده رو باد!</span>

<span dir="rtl">28.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: إنَّ مِنَ المَعروفِ أن تَلقى أخاكَ بِوَجهٍ طَلقٍ.</span> <ref><span dir="rtl">سنن الترمذي: ج4 ص347 ح1970، مسند ابن حنبل: ج5 ص111 ح14715 و ص143 ح14883، الأدب المفرد: ص99 ح304، المعجم الأوسط: ج9 ص31 ح9044 كلّها عن جابر بن عبد اللّه، كنز العمّال: ج6 ص418 ح16339.</span></ref>

<span dir="rtl">28.</span> <span dir="rtl">پيامبر صلى الله عليه و آله: از جمله نيكى، آن است كه با برادرت با روى گشاده، برخورد كنى.</span>

<span dir="rtl">29.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: لا تَحقِرَنَّ شَيئا مِنَ المَعروفِ، وأَن تُكَلِّمَ أخاكَ وأَنتَ مُنبَسِطٌ إلَيهِ وَجهَكَ، إنَّ ذلِكَ مِنَ المَعروفِ.</span> <ref><span dir="rtl">سنن أبي داود: ج4 ص56 ح4084، السنن الكبرى: ج10 ص399 ح21093، مسند ابن حنبل: ج7 ص359 ح20658 وج 9 ص64 ح23265، الأدب المفرد: ص344 ح1182 كلاهما نحوه وكلّها عن جابر بن سليم، كنز العمّال: ج15 ص881 ح43496.</span></ref>

<span dir="rtl">29.</span> <span dir="rtl">پيامبر صلى الله عليه و آله: هرگز چيزى از نيكى را كوچك مشمار؛ اين كه با برادرت با چهره اى گشاده سخن بگويى، اين خود از نيكى است.</span>

<span dir="rtl">30.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: كُلُّ مَعروفٍ صَدَقَةٌ، ومِنَ المَعروفِ أن تَلقى أخاكَ ووَجهُكَ إلَيهِ مُنبَسِطٌ.</span> <ref><span dir="rtl">تاريخ دمشق: ج26 ص385 ح5689 عن جابر، كنز العمّال: ج6 ص418 ح16339.</span></ref>

<span dir="rtl">30.</span> <span dir="rtl">پيامبر صلى الله عليه و آله: هر كار نيكى، صدقه است، و از نيكى است كه در برخورد با برادرت، با او گشاده رو باشى.</span>

<span dir="rtl">31.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: لا تَحقِرَنَّ مِنَ المَعروفِ شَيئا... ولَو أن تَلقى أخاكَ ووَجهُكَ إلَيهِ مُنطَلِقٌ، ولَو أن تَلقى أخاكَ فَتُسَلِّمَ عَلَيهِ.</span> <ref><span dir="rtl">مسند ابن حنبل: ج5 ص402 ح15955 عن أبي تميمة الهجيني، صحيح مسلم: ج4 ص2026 ح144، صحيح ابن حبّان: ج2 ص282 ح523 كلاهما عن أبي ذرّ نحوه، كنز العمّال: ج6 ص440 ح16444؛ تاريخ اليعقوبي: ج2 ص104 نحوه.</span></ref>

<span dir="rtl">31.</span> <span dir="rtl">پيامبر صلى الله عليه و آله: هرگز چيزى از نيكى را كوچك مشمار...، اگر چه در برخورد با برادرت، با او گشاده رو باشى و يا هنگام رسيدن به برادرت، بر او سلام گويى.</span>

<span dir="rtl">32.</span> <span dir="rtl">تنبيه الخواطر عن سليم بن جابر: أتَيتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَقُلتُ: عَلِّمني خَيرا يَنفَعُنِيَ اللّهُ بِهِ. قالَ: لا تَحقِرَنَّ مِنَ المَعروفِ شَيئا، ولَو أن تَصُبَّ دَلوَكَ في إناءِ المُستَسقي وأَن تَلقى أخاكَ بِبِشرٍ حَسَنٍ، وإذا أدبَرَ فَلا تَغتابَهُ.</span> <ref><span dir="rtl">تنبيه الخواطر: ج1 ص115؛ كنز العمّال: ج6 ص440 ح16445 نقلاً عن ابن أبي الدنيا.</span></ref>

<span dir="rtl">32.</span> <span dir="rtl">تنبيه الخواطر ـ به نقل از سليم بن جابر ـ: خدمت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رسيدم و گفتم: مرا خيرى بياموز كه خداوند با آن، مرا سود ببخشد.</span>

<span dir="rtl">فرمود: «هيچ كار نيكى را كوچك مشمار، اگر چه دلوِ آبت را در ظرف جوينده آبى بريزى يا با برادرت با خوش رويى برخورد كنى، و چون رفت، غيبتش را نكنى».</span>

<span dir="rtl">33.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: إنَّ مِنَ الصَّدَقَةِ أن تُسَلِّمَ عَلَى النّاسِ وأَنتَ مُنطَلِقُ الوَجهِ.</span> <ref><span dir="rtl">تفسير الآلوسي: ج5 ص102 عن الحسن، الدرّ المنثور: ج2 ص608 نقلاً عن البيهقي عن الحسن.</span></ref>

<span dir="rtl">33.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: از شمارِ صدقه به حساب مى آيد كه با گشاده رويى به مردم سلام كنى.</span>

<span dir="rtl">34.</span> <span dir="rtl">الإمام الباقر عليه السلام: أتى رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله رَجُلٌ، فَقالَ: يا رَسولَ اللّهِ أوصِني، فَكانَ فيما أوصاهُ أن قالَ: اِلقَ أخاكَ بِوَجهٍ مُنبَسِطٍ.</span> <ref><span dir="rtl">الكافي: ج2 ص103 ح3، مشكاة الأنوار: ص144 ح345 كلاهما عن أبي بصير، تحف العقول: ص42 كلاهما نحوه، بحار الأنوار: ج74 ص171 ح38.</span></ref>

<span dir="rtl">34.</span> <span dir="rtl">امام باقر عليه السلام: مردى نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمد و گفت: اى پيامبر خدا! به من سفارشى فرما.</span>

<span dir="rtl">از جمله سفارش هايى كه پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود، اين بود كه: «با برادرت، با روى گشاده، رو به رو شو».</span>

<span dir="rtl">35.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: اِستَأذَنَ رَجُلٌ عَلى رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَقالَ: يا رَسولَ اللّهِ أوصِني. قالَ: اُوصيكَ أن لا تُشرِكَ بِاللّهِ شَيْئاً... وإذا لَقيتَ أخاكَ المُسلِمَ، فَالقَهُ بِبِشرٍ حَسَنٍ.</span> <ref><span dir="rtl">الزهد للحسين بن سعيد: ص81 ح45 عن زيد بن علي عن آبائه عليهم السلام، بحار الأنوار: ج77 ص134 ح44؛ كنز العمّال: ج16 ص73 ح43986 نقلاً عن الديلمي عن الإمام علي عليه السلام.</span></ref>

<span dir="rtl">35.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: مردى از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله اجازه ملاقات خواست و گفت: اى پيامبر خدا! به من سفارشى فرما.</span>

<span dir="rtl">فرمود: «به تو سفارش مى كنم كه چيزى را شريك خدا نسازى... و هر گاه به برادر مسلمانت رسيدى، با روى خوش، برخورد كنى».</span>

<span dir="rtl">36.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: إذَا التَقَى المُسلِمانِ فَسَلَّمَ أحَدُهُما عَلى صاحِبِهِ، كانَ أحَبَّهُما إلَى اللّهِ أحسَنُهُما بِشرا لِصاحِبِهِ، ونَزَلَت بَينَهُما مِئَةُ رَحمَةٍ، لِلبادِئِ تِسعينَ ولِلمُصافِحِ عَشرا.</span> <ref><span dir="rtl">الفردوس: ج1 ص325 ح1287 عن عمر بن الخطّاب، كنز العمّال: ج9 ص114 ح25245؛ بحار الأنوار: ج76 ص39 وليس فيه ذيله من «ونزلت».</span></ref>

<span dir="rtl">36.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر گاه دو مسلمان به هم برسند و يكى از آنها به ديگرى سلام گويد، محبوب ترينِ آن دو نزد خدا، آن يكى است كه با ديگرى خوش روتر باشد، و ميان آنان، صد رحمت فرود آيد كه نود رحمت، براى آغاز كننده[ى سلام و خوش رويى] است، و ده تاى آن براى دستْ دهنده.</span>

<span dir="rtl">37.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: إنَّ المُسلِمَينِ إذَا التَقَيا فَتَصافَحا وتَساءَلا، أنزَلَ اللّهُ بَينَهُما مِئَةَ رَحمَةٍ، تِسعَةً وتِسعينَ لِأَبَشِّهِما وأَطلَقِهِما وأَبَرِّهِما وأحسَنِهِما مُساءَلَةً بِأَخيهِ.</span> <ref><span dir="rtl">المعجم الأوسط: ج7 ص341 ح7672، تاريخ بغداد: ج3 ص58، تاريخ دمشق: ج53 ص326 كلاهما نحوه وكلّها عن أبي هريرة.</span></ref>

<span dir="rtl">37.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر گاه دو مسلمان به هم برسند و با يكديگر دست بدهند و حال يكديگر را بپرسند، خداوند، ميان آن دو، صد رحمت فرو مى فرستد كه نود و نُه تاى آنها براى آن يكى است كه با برادرش خوش روتر و گشاده روتر و نيكى كننده تر باشد و بهتر احوالپرسى كند.</span>

<span dir="rtl">38.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: اُطلُبوا حَوائِجَكُم عِندَ حِسانِ الوُجوهِ، فَإِن قَضاها قَضاها بِوَجهٍ طَلقٍ، وإن رَدَّها رَدَّها بِوَجهٍ طَلقٍ.</span> <ref><span dir="rtl">تاريخ أصبهان: ج1 ص363 الرقم 667 عن جابر، قضاء الحوائج لابن أبي الدنيا: ص58 ح54 عن عمرو بن دينار، كنز العمّال: ج6 ص520 ح16810.</span></ref>

<span dir="rtl">38.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: نيازهايتان را از خوش رويان بخواهيد؛ زيرا اگر آنها را برآورده سازند، با روى گشاده بر مى آورند، و اگر رد كنند، باز با روى گشاده، رد مى كنند.</span>

<span dir="rtl">39.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: البِشرُ مَنظَرٌ مونِقٌ</span> <ref><span dir="rtl">مونِقٌ: حَسَنٌ مُعجِبٌ (تاج العروس: ج13 ص12 «أنق»).</span></ref><span dir="rtl">، وخُلُقٌ مُشرِقٌ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج2 ص156 ح2168.</span></ref>

<span dir="rtl">39.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوش رويى، منظرى زيبا و خويى تابناك است.</span>

<span dir="rtl">40.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: البِشرُ إسداءُ الصَّنيعَةِ بِغَيرِ مَؤونَةٍ.</span> <ref><span dir="rtl">غررالحكم: ج1 ص389 ح1503، عيون الحكم والمواعظ: ص48 ح1217وفيه«ابتداء»بدل «إسداء».</span></ref>

<span dir="rtl">40.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوش رويى، احسانى بى خرج و زحمت است.</span>

<span dir="rtl">41.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: البَشاشَةُ إحسانٌ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج1 ص13 ح18، عيون الحكم والمواعظ: ص18 ح47.</span></ref>

<span dir="rtl">41.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوش رويى، خود، يك احسان است.</span>

<span dir="rtl">42.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: اِصحَبِ السُّلطانَ بِالحَذَرِ، وَالصَّديقَ بِالتَّواضُعِ وَالبِشرِ، وَالعَدُوَّ بِما تَقومُ بِهِ عَلَيهِ حُجَّتُكَ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج2 ص234 ح2464.</span></ref>

<span dir="rtl">42.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: با سلطان، به احتياط همنشينى كن، با دوست، به فروتنى و خوش رويى، و با دشمن، آن گونه كه بر او حجّت داشته باشى [و بهانه اى دستش ندهى].</span>

<span dir="rtl">43.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام ـ في وَصِيَّتِهِ لِابنِهِ مُحَمَّدِ بنِ الحَنَفِيَّةِ ـ: اُبذُل لِصَديقِكَ نَفسَكَ ومالَكَ، ولِمَعرِفَتِكَ رِفدَكَ</span> <ref><span dir="rtl">الرِفدُ: العَطاءُ والعَونُ (مجمع البحرين: ج2 ص717 «رفد»).</span></ref> <span dir="rtl">ومَحضَرَكَ، ولِلعامَّةِ بِشرَكَ ومَحَبَّتَكَ.</span> <ref><span dir="rtl">الخصال: ص147 ح178 عن حمّاد بن عيسى عمّن ذكره عن الإمام الصادق عليه السلام، تحف العقول: ص212، غرر الحكم: ج2 ص235 ح2466 كلاهما نحوه، بحار الأنوار: ج74 ص175 ح6؛ شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد: ج20 ص312 ح586 نحوه.</span></ref>

<span dir="rtl">43.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام ـ در توصيه اش به فرزند خود، محمّد بن حنفيّه ـ: به دوستت، جان و مالت را ببخش، به آشنايت، كمك و همنشينى ات را، و به عموم مردم، خوش رويى و محبّتت را.</span>

<span dir="rtl">44.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: لِيَجتَمِع في قَلبِكَ الاِفتِقارُ إلَى النّاسِ وَالاِستِغناءُ عَنهُم، فَيَكونَ افتِقارُكَ إلَيهِم في لينِ كَلامِكَ وحُسنِ بِشرِكَ، ويَكونَ استِغناؤُكَ عَنهُم في نَزاهَةِ عِرضِكَ وبَقاءِ عِزِّكَ.</span> <ref><span dir="rtl">الكافي: ج2 ص149 ح7 عن عمّار الساباطي، معاني الأخبار: ص267 ح1 عن يحيى بن عمران، مشكاة الأنوار: ص312 ح977 كلّها عن الإمام الصادق عليه السلام، تحف العقول: ص204، بحار الأنوار: ج74 ص158 ح9.</span></ref>

<span dir="rtl">44.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: بايد نياز به مردم و بى نيازى از آنها، هر دو در دلت جمع باشد. نيازت به آنها در نرمگويى و خوش رويى تو باشد و بى نيازى ات از آنان، در حفظ آبرو و نگهدارى عزّتت.</span>

<span dir="rtl">45.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: أظهِرُوا البِشرَ فيما بَينَكُم، وَالسُّرورَ في مُلاقاتِكُم.</span> <ref><span dir="rtl">مصباح المتهجّد: ص757 ح112 عن الفيّاض بن محمّد الطرسوسي، عن الإمام الرضا عليه السلام، بحار الأنوار: 97 ص117 ح8 نقلاً عن مصباح الزائر.</span></ref>

<span dir="rtl">45.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: به يكديگر خوش رويى نشان دهيد و در ملاقات هايتان، اظهار شادمانى كنيد.</span>

<span dir="rtl">46.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: إذَا اجتَمَعَ المُسلِمانِ فَتَذاكَرا غَفَرَ اللّهُ تَعالى لِأَبَشِّهِما بِصاحِبِهِ.</span> <ref><span dir="rtl">النهاية في غريب الحديث: ج1 ص130، لسان العرب: ج6 ص266، تاج العروس: ج9 ص61.</span></ref>

<span dir="rtl">46.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: هر گاه دو مسلمان با هم جمع شوند و با يكديگر سخن بگويند، خداوند متعال، آن يك را كه با دوستش گشاده روتر است، مى آمرزد.</span>

<span dir="rtl">47.</span> <span dir="rtl">الإمام الباقر عليه السلام: قامَ رَجُلٌ بِالبَصرَةِ إلى أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام، فَقالَ: يا أميرَ المُؤمِنينَ، أخبِرنا عَنِ الإِخوانِ. فَقالَ: الإِخوانُ صِنفانِ: إخوانُ الثِّقَةِ وإخوانُ المُكاشَرَةِ</span> <ref><span dir="rtl">المُكاشَرَة: مِن كاشَرَهُ؛ إذا تبسّم في وجهه وانبَسَطَ معه (مجمع البحرين: ج3 ص1573 «كشر»).</span></ref><span dir="rtl">؛ فَأَمّا إخوانُ الثِّقَةِ فَهُمُ الكَفُّ وَالجَناحُ، وَالأَهلُ وَالمالُ، فَإِذا كُنتَ مِن أخيكَ عَلى حَدِّ الثِّقَةِ، فَابذُل لَهُ مالَكَ وبَدَنَكَ، وصافِ مَن صافاهُ، وعادِ مَن عاداهُ، وَاكتُم سِرَّهُ وعَيبَهُ، وأَظهِر مِنهُ الحُسنَ. وَاعلَم أيُّهَا السّائِلُ، أنَّهُم أقَلُّ مِنَ الكِبريتِ الأَحمَرِ.</span>

<span dir="rtl">وأَمّا إخوانُ المُكاشَرَةِ، فَإِنَّكَ تُصيبُ لَذَّتَكَ مِنهُم، فَلا تَقطَعَنَّ ذلِكَ مِنهُم، ولا تَطلُبَنَّ ما وَراءَ ذلِكَ مِن ضَميرِهِم، وَابذُل لَهُم ما بَذَلوا لَكَ مِن طَلاقَةِ الوَجهِ وحَلاوَةِ اللِّسانِ.</span> <ref><span dir="rtl">الكافي: ج2 ص248 ح3، الإختصاص: ص251 كلاهما عن أبي مريم الأنصاري، الخصال: ص49 ح56 عن جابر، مصادقة الإخوان: ص132 عن يونس بن عبد الرحمن عن الإمام الجواد عليه السلام، تحف العقول: ص204 من دون إسنادٍ إلى الإمام الباقر عليه السلام، بحار الأنوار: ج67 ص193 ح3.</span></ref>

<span dir="rtl">47.</span> <span dir="rtl">امام باقر عليه السلام: مردى در بصره از جا برخاست و به امير مؤمنان عليه السلام گفت: اى امير مؤمنان! ما را از برادران [و دوستان] آگاه فرما.</span>

<span dir="rtl">فرمود: «برادران، دو دسته اند: برادران مورد اعتماد، و برادران [هنگام] بگو بخند. امّا برادران مورد اعتماد، اينان [به منزله] دست و بال و خانواده و دارايى [انسان] هستند. پس هر گاه به برادرت اعتماد داشتى، مال و جانت را نثار او كن، و با دوستانش، دوست و با دشمنانش، دشمن باش و رازدار و عيب پوش او باش و خوبى هايش را آشكار ساز. بدان ـ اى پرسنده ـ كه اين دسته برادران، از كبريتِ اَحمَر كمياب ترند.</span>

<span dir="rtl">و امّا برادران [هنگام] بگو بخند، تو از ايشان به لذّت خود مى رسى. پس اين را از آنان مَبُر و بيش از آن هم از درون آنان مجوى و با آنان، گشاده رو و شيرين زبان باش، آن سان كه ايشان با تو هستند.</span>

<span dir="rtl">48.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: مَن أطابَ الكَلامَ مَعَ مُوافِقيهِ لِيُؤنِسَهُم، وبَسَطَ وَجهَهُ لِمُخالِفيهِ لِيَأمَنَهُم عَلى نَفسِهِ وإخوانِهِ، فَقَد حَوى مِنَ الخَيرِ وَالدَّرَجاتِ العالِيَةِ عِندَ اللّهِ ما لا يُقادِرُ قَدرَهُ غَيرُهُ.</span> <ref><span dir="rtl">التفسير المنسوب إلى الإمام العسكري عليه السلام: ص355 ح246، بحار الأنوار: ج75 ص401 ح42.</span></ref>

<span dir="rtl">48.</span> <span dir="rtl">امام باقر عليه السلام: هر كس با موافقانش خوش گفتار باشد تا با آنان، اُنس و الفت بگيرد، و با مخالفانش گشاده رو باشد تا خود و برادرانش را از گزند ايشان، در امان بدارد، هر آينه، به چنان خير و درجات بلندى نزد خدا نائل آمده است كه اندازه آنها را جز خدا، كسى نمى داند.</span>

<span dir="rtl">49.</span> <span dir="rtl">الكافي عن ابن محبوب عن بعض أصحابه عن الإمام الصادق عليه السلام، قال: قُلتُ لَهُ: ما حَدُّ حُسنِ الخُلُقِ؟ قالَ: تُلينُ جَناحَكَ</span> <ref><span dir="rtl">الجَناحُ: ما بين أسفل العَضُد إلى الإبط، وهنا بمعنى التواضع (مجمع البحرين: ج1 ص323 «جنح»).</span></ref><span dir="rtl">، وتُطيبُ كَلامَكَ، وتَلقى أخاكَ بِبِشرٍ حَسَنٍ.</span> <ref><span dir="rtl">الكافي: ج2 ص103 ح4، كتاب من لا يحضره الفقيه: ج4 ص412 ح5897، معاني الأخبار: ص253 ح1 وفيهما «جانبك» بدل «جناحك»، تنبيه الخواطر: ج2 ص188، بحار الأنوار: ج71 ص389 ح42.</span></ref>

<span dir="rtl">49.</span> <span dir="rtl">الكافى ـ به نقل از ابن محبوب، از يكى از يارانش ـ: به امام صادق عليه السلام گفتم: تعريف حُسنِ خُلق چيست؟</span>

<span dir="rtl">فرمود: «اين كه نرم خو و فروتن باشى، گفتارت، پاكيزه و مؤدّبانه باشد، و با برادرت، با روى خوش برخورد كنى.</span>

<span dir="rtl">50.</span> <span dir="rtl">الإمام الصادق عليه السلام: ثَلاثَةٌ يُستَدَلُّ بِها عَلى إصابَةِ الرَّأيِ: حُسنُ اللِّقاءِ، وحُسنُ الاِستِماعِ، وحُسنُ الجَوابِ.</span> <ref><span dir="rtl">تحف العقول: ص323، بحار الأنوار: ج78 ص237 ح73.</span></ref>

<span dir="rtl">50.</span> <span dir="rtl">امام صادق عليه السلام: سه چيز، نشانگر درستىِ انديشه است: خوشْ برخوردى، خوبْ گوش دادن [به سخن]، و خوبْ پاسخ دادن.</span>

<span dir="rtl">51.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام ـ في قَولِهِ تَعالى: «وَ قُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا»</span> <ref><span dir="rtl">البقرة: 83.</span></ref> <span dir="rtl">ـ: قولوا لِلنّاسِ كُلِّهِم حُسنا مُؤمِنِهِم ومُخالِفِهِم؛ أمَّا المُؤمِنونَ فَيَبسُطُ لَهُم وَجهَهُ وبِشرَهُ. وأَمَّا المُخالِفونَ فَيُكَلِّمُهُم بِالمُداراةِ لِاجتِذابِهِم إلَى الإِيمانِ، فَإِن يَيأَس مِن ذلِكَ يَكُفَّ شُرورَهُم عَن نَفسِهِ، وعَن إخوانِهِ المُؤمِنينَ.</span> <ref><span dir="rtl">التفسير المنسوب إلى الإمام العسكري عليه السلام: ص353 ح240، بحار الأنوار: ج71 ص309.</span></ref>

<span dir="rtl">51.</span> <span dir="rtl">امام صادق عليه السلام ـ در باره اين سخن خداوند متعال: «و با مردم، نيك سخن بگوييد» ـ: [يعنى] با همه مردم، از مؤمن و مخالف، نيكْ سخن بگوييد. [انسان، بايد] با مؤمنان، گشاده رو و خوش رو باشد و با مخالفان، به مدارا سخن بگويد تا آنها را به ايمانْ جذب كند؛ و اگر از اين امر مأيوس شد، [لااقل] شرّ آنها را از خود و برادران مؤمن خود، باز دارد.</span>

<span dir="rtl">52.</span> <span dir="rtl">الإمام الرضا عليه السلام: اِصحَبِ السُّلطانَ بِالحَذَرِ، وَالصَّديقَ بِالتَّواضُعِ، وَالعَدُوَّ بِالتَّحَذُّرِ، وَالعامَّةَ بِالبِشرِ.</span> <ref><span dir="rtl">الدرّة الباهرة: ص38، العدد القويّة: ص299 ح34، نزهة الناظر: ص204 ح445 وفيهما «بالتحرِّز» بدل «بالتحذّر»، بحار الأنوار: ج74 ص167 ح34.</span></ref>

<span dir="rtl">52.</span> <span dir="rtl">امام رضا عليه السلام: با سلطان، با احتياط همنشينى كن و با دوست، با فروتنى و با دشمن، با هشيارى و با عموم مردم، با خوش رويى.</span>

<span id="تأكيد-طلاقة-الوجه-للامراء-والموظفين"></span>
== <span dir="rtl">1 / 3: تَأكيدُ طَلاقَةِ الوَجهِ لِلاُمَراءِ وَالمُوَظَّفينَ</span> ==

<span dir="rtl">1 / 3: تأكيد بر گشاده رو بودن حكمرانان و كارگزاران</span>

<span dir="rtl">53.</span> <span dir="rtl">دعائم الإسلام: عَن عَلِيٍّ عليه السلام أنَّهُ أوصى مِخنَفَ بنَ سُلَيمٍ الأَزدِيَّ وقَد بَعَثَهُ عَلَى الصَّدَقَةِ بِوَصِيَّةٍ طَويلَةٍ أمَرَهُ فيها بِتَقوَى اللّهِ رَبِّهِ في سَرائِرِ اُمورِهِ وخَفِيّاتِ أعمالِهِ، وأَن يَلقاهُم بِبَسطِ الوَجهِ ولينِ الجانِبِ.</span> <ref><span dir="rtl">دعائم الإسلام: ج1 ص252، بحار الأنوار: ج96 ص85 ح7.</span></ref>

<span dir="rtl">53.</span> <span dir="rtl">دعائم الإسلام: روايت شده است كه على عليه السلام چون مِخنَف بن سُلَيم اَزْدى را براى جمع آورى صدقات (زكات و وجوهات شرعى) فرستاد، سفارش هاى بسيارى به او كرد. از جمله به او فرمود كه در كارهاى پنهانى و اعمال پوشيده اش [از چشم مردم]، از خداوند، پروردگارش، بترسد و با مردم با گشاده رويى و فروتنى برخورد كند.</span>

<span dir="rtl">54.</span> <span dir="rtl">الإمام علي عليه السلام ـ في كِتابِهِ إلى مُحَمَّدِ بنِ أبي بَكرٍ حينَ قَلَّدَهُ مِصرَ ـ: اِخفِض لَهُم جَناحَكَ، وأَلِن لَهُم جانِبَكَ، وَابسُط لَهُم وَجهَكَ، وآسِ</span> <ref><span dir="rtl">آسِ بين الناس: أي سَوِّ بينهم واجعل كلّ واحدٍ منهم إسوَةَ خصمه (لسان العرب: ج14 ص35 «أسا»).</span></ref> <span dir="rtl">بَينَهُم فِي اللَّحظَةِ وَالنَّظرَةِ.</span> <ref><span dir="rtl">نهج البلاغة: الكتاب 27، تحف العقول: ص177، بحار الأنوار: ج33 ص581 ح726.</span></ref>

<span dir="rtl">54.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام ـ در نامه اش به محمّد بن ابى بكر، آن گاه كه او را بر حكومت مصر گماشت ـ: با آنان (مردم)، مهربان و فروتن و گشاده رو باش، و به همگان، يكسان بنگر.</span>

<span dir="rtl">55.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام ـ في كِتابِهِ إلى بَعضِ عُمّالِهِ ـ: أمّا بَعدُ، فَإِنَّكَ مِمَّن أستَظهِرُ</span> <ref><span dir="rtl">يَستَظهِرُ: أي يطلب الغلبة عليهم بما عرّفه اللّه من الحجج (مجمع البحرين: ج2 ص1149 «ظهر»).</span></ref> <span dir="rtl">بِهِ عَلى إقامَةِ الدّينِ، وأَقمَعُ بِهِ نَخوَةَ</span> <ref><span dir="rtl">نَخوَة: كِبرٌ وعُجب (النهاية: ج5 ص34 «نخا»).</span></ref> <span dir="rtl">الأَثيمِ، وأَسُدُّ بِهِ لَهاةَ الثَّغرِ</span> <ref><span dir="rtl">الثَغرُ: الموضع الذي يكون فاصلاً بين بلاد المسلمين والكفّار (النهاية: ج1 ص312 «ثغر»).</span></ref> <span dir="rtl">المَخوفِ، فَاستَعِن بِاللّهِ عَلى ما أهَمَّكَ، وَاخلِطِ الشِّدَّةَ بِضِغثٍ</span> <ref><span dir="rtl">الضِغثُ: أي الحُزمَةُ (لسان العرب: ج2 ص164 «ضغث»).</span></ref> <span dir="rtl">مِنَ اللّينِ، وَارفُق ما كانَ الرِّفقُ أرفَقَ، وَاعتَزِم بِالشِّدَّةِ حينَ لا تُغني عَنكَ إلَا الشِّدَّةُ، وَاخفِض لِلرَّعِيَّةِ جَناحَكَ، وَابسُط لَهُم وَجهَكَ، وأَلِن لَهُم جانِبَكَ، وآسِ بَينَهُم فِي اللَّحظَةِ وَالنَّظرَةِ، وَالإِشارَةِ وَالتَّحِيَّةِ، حَتّى لا يَطمَعَ العُظَماءُ في حَيفِكَ</span> <ref><span dir="rtl">الحَيفُ: الجورُ والظُلمُ (النهاية: ج1 ص469 «حيف»).</span></ref><span dir="rtl">، ولا يَيأَسَ الضُّعَفاءُ مِن عَدلِكَ، وَالسَّلامُ.</span> <ref><span dir="rtl">نهج البلاغة: الكتاب 46 والكتاب 19 نحوه، بحار الأنوار: ج33 ص482 ح687 وراجع: الأمالي للمفيد: ص80 ح40 و الغارات: ج1 ص258 و أنساب الأشراف: ج2 ص390.</span></ref>

<span dir="rtl">55.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام ـ در نامه اش به يكى از كارگزاران خود ـ: تو از آن كسانى هستى كه من در بر پا داشتن دين، به آنان پشت گرمم و به وسيله ايشان، نخوت گناهكار را سركوب مى كنم و رخنه گاه هاى دشمن را در مرزها مى بندم. پس در مأموريت خويش، از خدا كمك بجوى و خشونت و سختگيرى را با قدرى نرمش، در آميز و آن جا كه مدارا، كارسازتر است، مدارا كن و آن گاه كه چاره اى جز سختگيرى ندارى، سختگيرى در پيش گير و با توده مردم، فروتن و گشاده رو و مهربان باش و در نيم نگاه ها و نگاه ها، و اشاره كردن ها و سلام گفتن هايت، با همگانْ يكسان رفتار كن، تا قدرتمندان در خارج كردن تو از مسير انصاف و داد، طمع نكنند و ناتوانان، از دادگرى تو نوميد نشوند. بدرود!</span>

<span id="البشاشة-للمداراة"></span>
== <span dir="rtl">1 / 4: البَشاشَةُ لِلمُداراةِ</span> ==

<span dir="rtl">1 / 4: گشاده رويى از روى مدارا و ملاحظه</span>

<span dir="rtl">56.</span> <span dir="rtl">الإمام الصادق عليه السلام: إنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله بَينا هُوَ ذاتَ يَومٍ عِندَ عائِشَةَ، إذَا استَأذَنَ عَلَيهِ رَجُلٌ فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: بِئسَ أخُو العَشيرَةِ، فَقامَت عائِشَةُ فَدَخَلَتِ البَيتَ، وأَذِنَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله لِلرَّجُلِ، فَلَمّا دَخَلَ أقبَلَ عَلَيهِ بِوَجهِهِ وبِشرُهُ إلَيهِ</span> <ref><span dir="rtl"></span>«<span dir="rtl">بشره» بالرفع و «إليه» خبره والجملة حالية ك«يحدّثه» وليس في بعض النسخ «عليه» أوّلاً، فبشره مجرور عطفا على وجهه وهو أظهر. ويحتمل زيادة «إليه» آخرا، كما يومي إليه قولها: «إذ أقبلت عليه بوجهك وبشرك» (بحار الأنوار: ج75 ص281).</span></ref> <span dir="rtl">يُحَدِّثُهُ، حَتّى إذا فَرَغَ وخَرَجَ مِن عِندِهِ، قالَت عائِشَةُ: يا رَسولَ اللّهِ بَينا أنتَ تَذكُرُ هذَا الرَّجُلَ بِما ذَكَرتَهُ بِهِ، إذ أقبَلتَ عَلَيهِ بِوَجهِكَ وبِشرِكَ!</span>

<span dir="rtl">فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله عِندَ ذلِكَ: إنَّ مِن شَرِّ عِبادِ اللّهِ مَن تُكرَهُ مُجالَسَتُهُ لِفُحشِهِ.</span> <ref><span dir="rtl">الكافي: ج2 ص326 ح1، الزهد للحسين بن سعيد: ص68 ح16 كلاهما عن أبي بصير، بحار الأنوار: ج22 ص131 ح109.</span></ref>

<span dir="rtl">56.</span> <span dir="rtl">امام صادق عليه السلام: روزى پيامبر صلى الله عليه و آله نزد عايشه بود كه مردى اجازه ورود خواست. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «نكوهيده مردى!».</span>

<span dir="rtl">پس عايشه برخاست و به اتاق [ديگرى] رفت و پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به آن مرد، اجازه ورود داد. چون مرد داخل شد، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رو به او كرد و با خوش رويى با وى سخن گفت، تا اين كه صحبت هايش تمام شد و آن مرد رفت. عايشه گفت: اى پيامبر خدا! با اين كه آن حرف را در باره اين مرد زدى، باز با خوش رويى با او برخورد كردى!</span>

<span dir="rtl">در اين هنگام، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «از جمله بدترين بندگان خدا، آن كسى است كه به خاطر بدزبانى اش، همنشينى با او را خوش نداشته باشند».</span>

<span dir="rtl">57.</span> <span dir="rtl">الإمام العسكري عليه السلام ـ فِي التَّفسيرِ المَنسوبِ إلَيهِ ـ: إنَّ مُداراةَ أعداءِ اللّهِ مِن أفضَلِ صَدَقَةِ المَرءِ عَلى نَفسِهِ وإخوانِهِ، كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله في مَنزِلِهِ، إذِ استَأذَنَ عَلَيهِ عَبدُ اللّهِ بنُ اُبَيِّ بنِ سَلولٍ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: بِئسَ أخُو العَشيرَةِ، اِيذَنوا لَهُ، فَأَذِنوا لَهُ. فَلَمّا دَخَلَ أجلَسَهُ وبَشَرَ في وَجهِهِ، فَلَمّا خَرَجَ قالَت لَهُ عائِشَةُ: يا رَسولَ اللّهِ، قُلتَ فيهِ ما قُلتَ، وفَعَلتَ بِهِ مِنَ البِشرِ ما فَعَلتَ!</span>

<span dir="rtl">فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: يا عُوَيشُ، يا حُمَيرا، إنَّ شَرَّ النّاسِ عِندَ اللّهِ يَومَ القِيامَةِ، مَن يُكرَمُ اتِّقاءَ شَرِّهِ.</span> <ref><span dir="rtl">التفسير المنسوب إلى الإمام العسكري عليه السلام: ص354 ح241، بحار الأنوار: ج75 ص401 ح42؛ الأدب المفرد: ص107 ح338 عن أبي يونس مولى عائشة، المصنّف لعبدالرزّاق: ج11 ص141 ح20144 عن عائشة وكلاهما نحوه، كنز العمّال: ج3 ص603 ح8122.</span></ref>

<span dir="rtl">57.</span> <span dir="rtl">امام عسكرى عليه السلام ـ در تفسير منسوب به ايشان ـ: مدارا با دشمنان خدا، از بهترين صدقه هايى است كه انسان براى خود و برادرانش مى دهد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در خانه اش بود كه عبد اللّه بن اُبّى بن سَلول، اجازه ورود خواست. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «نكوهيده مردى است! اجازه اش دهيد».</span>

<span dir="rtl">به او اجازه ورود دادند. چون داخل شد، پيامبر صلى الله عليه و آله او را نشانْد و با وى با خوش رويى بر خورد كرد. چون خارج شد، عايشه گفت: اى پيامبر خدا! شما در باره او چنان گفتى و سپس با وى، چنين خوش رويى نمودى!</span>

<span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «اى عايشه! اى حُمَيرا! بدترينِ مردم نزد خدا در روز قيامت، كسى است كه از ترس شرّش احترامش كنند».</span>

<span dir="rtl">58.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: إنّا لَنَبشِرُ في وُجوهِ قَومٍ، وإنَّ قُلوبَنا لَتَقليهِم</span> <ref><span dir="rtl">القِلى: البُغض (النهاية: ج4 ص105 «قلا»).</span></ref><span dir="rtl">، اُولئِكَ أعداءُ اللّهِ نَتَّقيهِم عَلى إخوانِنا لا عَلى أنفُسِنا.</span> <ref><span dir="rtl">التفسير المنسوب إلى الإمام العسكري عليه السلام: ص354 ح242، بحار الأنوار: ج75 ص401 ح42.</span></ref>

<span dir="rtl">58.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: ما به عده اى روى خوش نشان مى دهيم، در حالى كه دل هايمان، آنها را دشمن مى دارد. اينان، دشمنان خدا هستند و ما از آنان بر جان برادرانمان مى ترسيم، نه بر خود.</span>

<span id="ذم-العبوس"></span>
== <span dir="rtl">1 / 5: ذَمُّ العَبوسِ</span> ==

<span dir="rtl">1 / 5: نكوهش شخص ترش رو</span>

<span dir="rtl">الكتاب</span>

<span dir="rtl">قرآن</span>

<span dir="rtl">«عَبَسَ وَ تَوَلَّى * أَن جَاءَهُ الْأَعْمَى * وَ مَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى * أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكْرَى».</span> <ref><span dir="rtl">عبس: 1 ـ 4.</span></ref>

<span dir="rtl">«چهره در هم كشيد و روى گردانيد، كه آن مرد نابينا، پيش او آمد. و تو چه مى دانى؟ شايد او به پاكى گرايد يا پند پذيرد و اندرز، سودش دهد».</span>

<span dir="rtl">الحديث</span>

<span dir="rtl">حديث</span>

<span dir="rtl">59.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: كانَ [رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله] يَقولُ: إنَّ اللّهَ يُبغِضُ المُعَبِّسَ في وَجهِ إخوانِهِ.</span> <ref><span dir="rtl">كشف الريبة: ص83 عن الحسين بن زيد عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام، مستدرك الوسائل: ج8 ص321 ح9552؛ الفردوس: ج1 ص153 ح555، كنز العمّال: ج3 ص441 ح7350.</span></ref>

<span dir="rtl">59.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: [پيامبر خدا صلى الله عليه و آله] مى فرمود: «خداوند، كسى را كه به برادرانش رو تُرش كند، دشمن مى دارد».</span>

<span dir="rtl">60.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: البُخلُ وعُبوسُ الوَجهِ يَكسِبانِ البَغاضَةَ، ويُباعِدانِ مِنَ اللّهِ، ويُدخِلانِ النّارَ.</span> <ref><span dir="rtl">مستدرك الوسائل: ج7 ص27 ح7554 نقلاً عن كتاب الأخلاق.</span></ref>

<span dir="rtl">60.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: بخل و ترش رويى، نفرت و دشمنى مى آورند و از خدا دور مى كنند و شخص را به آتش [دوزخ] در مى آورند.</span>

<span dir="rtl">61.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: ياعَلِيُّ، لا تَكُن لَئيما ولا بَخيلاً، وعَلَيكَ بِالبِشرِ وَالحُسنِ وَالكَرَمِ وَالسَّخاءِ؛ إنَّ المُؤمِنَ لَيِّنٌ سَخِيٌّ، وإنَّ المُنافِقَ خَشِنٌ لَئيمٌ.</span> <ref><span dir="rtl">الفردوس: ج5 ص322 ح8319 عن الإمام عليّ عليه السلام.</span></ref>

<span dir="rtl">61.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: اى على! فرومايه و بخيل مباش. بر تو باد خوش رويى و نيكويى و بزرگوارى و بخشندگى! مؤمن، نرم خو و بخشنده است، و منافق، درشت خوى فرو مايه.</span>

<span dir="rtl">62.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: البِشرُ مَبَرَّةٌ</span> <ref><span dir="rtl">المَبَرَّةُ: ضد العقوق (لسان العرب: ج4 ص53 «برر»).</span></ref><span dir="rtl">، العُبوسُ مَعَرَّةٌ</span> <ref><span dir="rtl">المَعَرَّةُ: الشدّة، الإثم، الأذى، الجناية (لسان العرب: ج4 ص556 «عرر»).</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج1 ص63 ح236.</span></ref>

<span dir="rtl">62.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوش رويى، نوعى نيكى و احسان است، و ترش رويى، عيب و مايه آزار.</span>

<span dir="rtl">63.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: مَن بَخِلَ عَلَيكَ بِبِشرِهِ، لَم يَسمَح بِبِرِّهِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج5 ص465 ح9199.</span></ref>

<span dir="rtl">63.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: كسى كه روى خوشش را از تو دريغ ورزد، احسان و نيكى اش را به تو ارزانى نمى دارد.</span>

<span id="النوادر"></span>
== <span dir="rtl">1 / 6: النَّوادر</span> ==

<span dir="rtl">1 / 6: گوناگون</span>

<span dir="rtl">64.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: بَسطُ الوَجهِ زينَةُ الحِلمِ.</span> <ref><span dir="rtl">جامع الأخبار: ص337 ح947، كنز الفوائد: ج1 ص299 عن الإمام علي عليه السلام، أعلام الدين: ص322 وفيه «الحكم» بدل «الحلم»، بحار الأنوار: ج77 ص131 ح41.</span></ref>

<span dir="rtl">64.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: گشاده رويى، زيورِ بُردبارى است.</span>

<span dir="rtl">65.</span> <span dir="rtl">الإمام عليّ عليه السلام: وَجهٌ مُستَبشِرٌ خَيرٌ مِن قَطوبٍ</span> <ref><span dir="rtl">القَطوبُ: العَبوسُ (النهاية: ج4 ص79 «قطب»).</span></ref> <span dir="rtl">مُؤثِرٍ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج6 ص226 ح10084، عيون الحكم والمواعظ: ص504 ح9251.</span></ref>

<span dir="rtl">65.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: روى خوش داشتن، بهتر است از اين كه با روى ترش، ايثار كنى.</span> <ref><span dir="rtl">به قول سعدى:</span>

<span dir="rtl">اگر حَنظَل خورى از دست خوش روىبِه از شيرينى از دست تُرُش روى.</span></ref>

<span dir="rtl">66.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: حُسنُ البِشرِ مِن عَلائِمِ النَّجاحِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص394ح 4866، عيون الحكم والمواعظ: ص228 ح4402.</span></ref>

<span dir="rtl">66.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوش رويى، از نشانه هاى كاميابى و موفّقيت است.</span>

<span dir="rtl">67.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: بِالبِشرِ وبَسطِ الوَجهِ، يَحسُنُ مَوقِعُ البَذلِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج4 ص589 ح4313، عيون الحكم والمواعظ: ص188 ح3877.</span></ref>

<span dir="rtl">67.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: با خوش رويى و چهره گشاده، بخشش، جايگاهى نيكو مى يابد.</span>

<span dir="rtl">68.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: كَثرَةُ البِشرِ آيَةُ البَذلِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج4 ص589 ح7089، عيون الحكم والمواعظ: ص389 ح6582.</span></ref>

<span dir="rtl">68.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوش رويىِ بسيار، نشانه بخشندگى است.</span>

<span dir="rtl">69.</span> <span dir="rtl">الإمام زين العابدين عليه السلام:</span>

<span dir="rtl">لِباسي لِلدُّنيَا التَّجَلُّدُ</span> <ref><span dir="rtl">في المصدر: «التجمّل» والتصويب من بحارالأنوار.</span></ref> <span dir="rtl">وَالصَّبرُ ولُبسي لِلاُخرى البَشاشَةُ وَالبِشرُ</span> <ref><span dir="rtl">المناقب لابن شهرآشوب: ج4 ص166 عن الأصمعي، بحار الأنوار: ج46 ص97 ح85.</span></ref>

<span dir="rtl">69.</span> <span dir="rtl">امام زين العادبدين عليه السلام: جامه من براى دنيا، بردبارى و شكيبايى است و جامه آخرتم، گشاده رويى و خوش رويى.</span>

<span dir="rtl">70.</span> <span dir="rtl">الإمام الصادق عليه السلام: إنَّ لَكُم نورا تُعرَفونَ بِهِ، حَتّى إنَّ أحَدَكُم إذا صافَحَ أخاهُ يَرى بَشاشَةً عِندَ تَسليمِهِ عَلَيهِ.</span> <ref><span dir="rtl">مشكاة الأنوار: ص353 ح1147، مستدرك الوسائل: ج9 ص58 ح10201.</span></ref>

<span dir="rtl">70.</span> <span dir="rtl">امام صادق عليه السلام: شما نورانيتى داريد كه با آن شناخته مى شويد، به طورى كه هر گاه يكى از شما با برادرش دست دهد، هنگام سلام كردنش به او، شادى را در چهره اش مى بيند.</span>

<span dir="rtl">71.</span> <span dir="rtl">شعب الإيمان عن الملطي: أرادَ موسى أن يُفارِقَ الخِضرَ عليهماالسلام، قالَ لَهُ موسى: أوصِني.</span>

<span dir="rtl">قالَ: كُن نَفّاعا ولا تَكُن ضَرّارا، كُن بَشّاشا ولا تَكُن غَضبانَ.</span> <ref><span dir="rtl">شعب الإيمان: ج5 ص291 ح6694، تاريخ دمشق: ج16 ص416.</span></ref>

<span dir="rtl">71.</span> <span dir="rtl">شُعب الإيمان ـ به نقل از مَلَطى ـ: چون موسى عليه السلام خواست از خضر عليه السلام جدا شود، به خضر عليه السلام گفت: مرا پندى ده.</span>

<span dir="rtl">خضر عليه السلام گفت: سودرسان باش و زيانبار مباش. گشاده رو باش و دُژَم (غضبناك) مباش.</span>

<span id="الفصل-الثاني-مبادئ-البشاشة-والبشر"></span>
= <span dir="rtl">الفصل الثاني: مبادئ البشاشة والبشر</span> =

<span dir="rtl">فصل دوم: خاستگاه هاى گشاده رويى</span>

<span id="العقل"></span>
== <span dir="rtl">2 / 1: العَقلُ</span> ==

<span dir="rtl">2 / 1: خِرد</span>

<span dir="rtl">72.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: حُسنُ البِشرِ بِالنّاسِ نِصفُ العَقلِ.</span> <ref><span dir="rtl">الأمالي للطوسي: ص614 ح1269 عن الحسين بن علوان عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام، بحار الأنوار: ج76 ص60 ح16.</span></ref>

<span dir="rtl">72.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: خوش رويى با مردم، نيمى از خِرد است.</span>

<span id="الإيمان"></span>
== <span dir="rtl">2 / 2: الإِيمانُ</span> ==

<span dir="rtl">2 / 2: ايمان</span>

<span dir="rtl">73.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: مِن أخلاقِ المُؤمِنِ، حُسنُ الحَديثِ إذا حَدَّثَ، وحُسنُ الاِستِماعِ إذا حُدِّثَ، وحُسنُ البِشرِ إذا لُقِيَ، ووَفاءُ الوَعدِ إذا وَعَدَ.</span> <ref><span dir="rtl">الفردوس: ج3 ص637 ح5997، كنز العمّال: ج1 ص155 ح775.</span></ref>

<span dir="rtl">73.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: از اخلاق مؤمن، آن است كه هر گاه سخن گويد، نيكو مى گويد و هر گاه با او سخن گويند، نيكو مى شنود و هر گاه با او برخورد شود، خوش رويى مى نمايد و هر گاه وعده دهد، به وعده اش وفا مى كند.</span>

<span dir="rtl">74.</span> <span dir="rtl">عنه صلى الله عليه و آله: المُؤمِنُ دَعِبٌ</span> <ref><span dir="rtl">الدُعابَة: المِزاحُ وما يُستملَح (مجمع البحرين: ج1 ص593 «دعب»).</span></ref> <span dir="rtl">لَعِبٌ، وَالمُنافِقُ قَطِبٌ غَضِبٌ.</span> <ref><span dir="rtl">تحف العقول: ص49، بحار الأنوار: ج77 ص153 ح115.</span></ref>

<span dir="rtl">74.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: مؤمن، شوخ طبع و بذله گوست، و منافق، عبوس و خشم آلود.</span>

<span dir="rtl">75.</span> <span dir="rtl">التمحيص: رُوِيَ أنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله قالَ: لا يَكمُلُ المُؤمِنُ إيمانُهُ حَتّى يَحتَوِيَ عَلى مِئَةٍ وثَلاثِ خِصالٍ... بِشرُهُ في وَجهِهِ... هَشّاشا</span> <ref><span dir="rtl">هَشَّ هشاشَةً: إذا فَرِحَ واستبشر (النهاية: ج5 ص264 «هشش»).</span></ref> <span dir="rtl">بَشّاشا، لا حَسّاسٌ ولا جَسّاسٌ</span> <ref><span dir="rtl">التجسُّسُ: التفتيش عن بواطن الاُمور، وقيل: البحث عن العورات، والجاسوس: صاحب الشرِّ (النهاية: ج1 ص272 «جسس»).</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">التمحيص: ص74 ح171، بحار الأنوار: ج67 ص310 ـ 311 ح45.</span></ref>

<span dir="rtl">75.</span> <span dir="rtl">التمحيص: روايت شده است كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «مؤمن، ايمانش كامل نيست تا آن گاه كه صد و سه خصلت در او باشد: ... شادى اش، در چهره او باشد... خوش حال و شادان باشد، و اهل تفتيش و تجسّس نباشد.</span>

<span dir="rtl">76.</span> <span dir="rtl">الإمام علي عليه السلام ـ في صِفَةِ المُؤمِنِ ـ: هَشّاشٌ بَشّاشٌ، لا بِعَبّاسٍ ولا بِجَسّاسٍ.</span> <ref><span dir="rtl">الكافي: ج2 ص229 ح1 عن عبداللّه بن يونس عن الإمام الصادق عليه السلام، بحار الأنوار: ج67 ص366 ح70.</span></ref>

<span dir="rtl">76.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام ـ در باره صفات مؤمن ـ: خندان و گشاده روست، نه ترش روى و اهل تجسّس.</span>

<span dir="rtl">77.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام ـ أيضا ـ: هُوَ الكَيِّسُ</span> <ref><span dir="rtl">الكيِّسُ: العاقِلُ (النهاية: ج4 ص217 «كيس»).</span></ref> <span dir="rtl">الفَطِنُ، بِشرُهُ في وَجهِهِ، وحُزنُهُ في قَلبِهِ.</span> <ref><span dir="rtl">الكافي: ج2 ص226 ح1 عن عبداللّه بن يونس عن الإمام الصادق عليه السلام، نهج البلاغة: الحكمة 333، عيون الحكم والمواعظ: ص196 ح4020 وليس فيهما «هو الكيّس الفطن»، بحار الأنوار: ج67 ص305 ح37.</span></ref>

<span dir="rtl">77.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام ـ در توصيف مؤمن ـ: او زيرك و باهوش است، چهره اى شاد دارد و دلى اندوهناك.</span>

<span dir="rtl">78.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: إنَّ بِشرَ المُؤمِنِ في وَجهِهِ، وقُوَّتَهُ في دينِهِ، وحُزنَهُ في قَلبِهِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج2 ص505 ح3454، عيون الحكم والمواعظ: ص150 ح3300.</span></ref>

<span dir="rtl">78.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: شادى مؤمن، در چهره اوست، قدرت او، در دينش و اندوهش، در دلش.</span>

<span id="التقوى"></span>
== <span dir="rtl">2 / 3: التَّقوى</span> ==

<span dir="rtl">2 / 3: پرهيزگارى</span>

<span dir="rtl">79.</span> <span dir="rtl">الإمام علي عليه السلام: المُتَّقونَ أنفُسُهُم قانِعَةٌ، وشَهَواتُهُم مَيِّتَةٌ، ووُجوهُهُم مُستَبشِرَةٌ، وقُلوبُهُم مَحزونَةٌ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج2 ص84 ح1932، عيون الحكم والمواعظ: ص58 ح1478.</span></ref>

<span dir="rtl">79.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: پرهيزگاران، جان هايشان، قانع است، شهواتشان، مُرده است، چهره هايشان، شادان است و دل هايشان، اندوهناك است.</span>

<span id="الحرية"></span>
== <span dir="rtl">2 / 4: الحُرِّيَّةُ</span> ==

<span dir="rtl">2 / 4: آزادگى</span>

<span dir="rtl">80.</span> <span dir="rtl">الإمام علي عليه السلام: البِشرُ شيمَةُ الحُرِّ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج1 ص173 ح656.</span></ref>

<span dir="rtl">80.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوش رويى، خصلت آزادمرد است.</span>

<span dir="rtl">81.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: حُسنُ البِشرِ شيمَةُ كُلِّ حُرِّ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص393 ح4858، عيون الحكم والمواعظ: ص227 ح4367.</span></ref>

<span dir="rtl">81.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوش رويى، خصلت هر آزاده اى است.</span>

<span dir="rtl">82.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: الطَّلاقَةُ شيمَةُ الحُرِّ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج1 ص127 ح467.</span></ref>

<span dir="rtl">82.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: گشاده رويى، خصلت آزادمرد است.</span>

<span id="الحياء"></span>
== <span dir="rtl">2 / 5: الحَياءُ</span> ==

<span dir="rtl">2 / 5: آزرم</span>

<span dir="rtl">83.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: أمَّا الحَياءُ: فَيَتَشَعَّبُ مِنهُ اللّينُ وَالرَّأفَةُ وَالمُراقَبَةُ للّهِِ فِي السِّرِّ وَالعَلانِيَةِ، وَالسَّلامَةُ وَاجتِنابُ الشَّرِّ، وَالبَشاشَةُ وَالسَّماحَةُ، وَالظَّفَرُ وحُسنُ الثَّناءِ عَلَى المَرءِ فِي النّاسِ، فَهذا ما أصابَ العاقِلُ بِالحَياءِ، فَطوبى لِمَن قَبِلَ نَصيحَةَ اللّهِ، وخافَ فَضيحَتَهُ.</span> <ref><span dir="rtl">تحف العقول: ص17، بحار الأنوار: ج1 ص118 ح11.</span></ref>

<span dir="rtl">83.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: امّا آزرم: آنچه از آن شاخه مى گيرد، نرمش و مهربانى و در نظر داشتن خدا در آشكار و نهان است و سلامت [نفس] و دورى كردن از بدى، و گشاده رويى و گذشت، و پيروزى، و خوش نامى در ميان مردم. اين است آنچه خردمند، از آزرم به دست مى آورد. پس خوشا بر كسى كه نصيحت خدا را بپذيرد و از رسواگرى او بترسد!</span>

<span id="كرامة-النفس"></span>
== <span dir="rtl">2 / 6: كَرامَةُ النَّفسِ</span> ==

<span dir="rtl">2 / 6: بزرگوارى و بزرگ منشى</span>

<span dir="rtl">84.</span> <span dir="rtl">الإمام علي عليه السلام: يُستَدَلُّ عَلى كَرَمِ الرَّجُلِ بِحُسنِ بِشرِهِ وبَذلِ بِرِّهِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج6 ص450 ح10963، عيون الحكم والمواعظ: ص550 ح10156 وفيه «الكريم» بدل «كرم الرجل».</span></ref>

<span dir="rtl">84.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: از خوش رويى و نيكوكارى مرد، به بزرگوارى او پى برده مى شود.</span>

<span dir="rtl">85.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: بِشرُكَ يَدُلُّ عَلى كَرَمِ نَفسِكَ، وتَواضُعُكَ يُنبِئُ عَن شَريفِ خُلُقِكَ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص269 ح4453، عيون الحكم والمواعظ: ص196 ح4009.</span></ref>

<span dir="rtl">85.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوش رويى تو، بر بزرگْ منشى تو دلالت مى كند و فروتنى ات، از اخلاق والاى تو خبر مى دهد.</span>

<span id="الفصل-الثالث-بركات-البشاشة-والبشر"></span>
= <span dir="rtl">الفصل الثالث: بركات البشاشة والبشر</span> =

<span dir="rtl">فصل سوم: بركت هاى گشاده رويى</span>

<span id="الانس"></span>
== <span dir="rtl">3 / 1: الاُنسُ</span> ==

<span dir="rtl">3 / 1: اُنس و الفت</span>

<span dir="rtl">86.</span> <span dir="rtl">الإمام علي عليه السلام: البِشرُ يُؤنِسُ الرِّفاقَ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج1 ص191 ح736، عيون الحكم والمواعظ: ص43 ح1016.</span></ref>

<span dir="rtl">86.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: گشاده رويى، [مايه] اُنس و اُلفت رفيقان (همراهان و همسفران) است.</span>

<span id="المحبة"></span>
== <span dir="rtl">3 / 2: المَحَبَّةُ</span> ==

<span dir="rtl">3 / 2: محبّت</span>

<span dir="rtl">87.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: ثَلاثٌ يُصفينَ وُدَّ المَرءِ لِأَخيهِ المُسلِمِ: يَلقاهُ بِالبِشرِ إذا لَقِيَهُ، ويُوَسِّعُ لَهُ فِي المَجلِسِ إذا جَلَسَ إلَيهِ، ويَدعوهُ بِأَحَبِّ الأَسماءِ إلَيهِ.</span> <ref><span dir="rtl">الكافي: ج2 ص643 ح3 عن السكوني عن الإمام الصادق عليه السلام، مشكاة الأنوار: ص358 ح7 عن الإمام الصادق عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله.</span></ref>

<span dir="rtl">87.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: سه چيز است كه دوستىِ آدمى را نسبت به برادر مسلمانش، خالص مى گرداند: هر گاه به او بر خورَد، گشاده رويى نمايد، هر گاه كنارش نشست، برايش جا باز كند، و او را با محبوب ترين نام هايش صدا بزند.</span>

<span dir="rtl">88.</span> <span dir="rtl">الإمام علي عليه السلام: البَشاشَةُ حِبالَةُ</span> <ref><span dir="rtl">حِبالَةٌ: وهي ما يُصاد بها من أيّ شيء كان (مجمع البحرين: ج1 ص355 «حبل»).</span></ref> <span dir="rtl">المَوَدَّةِ.</span> <ref><span dir="rtl">نهج البلاغة: الحكمة 6، مشكاة الأنوار: ص394 ح1297، تنبيه الخواطر: ج1 ص31، روضة الواعظين: ص413، بحار الأنوار: ج69 ص409 ح120.</span></ref>

<span dir="rtl">88.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: گشاده رويى، كمند دوستى است.</span>

<span dir="rtl">89.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: عَلَيكَ بِالبَشاشَةِ، فَإِنَّها حِبالَةُ المَوَدَّةِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج4 ص288 ح6101، عيون الحكم والمواعظ: ص335 ح5725.</span></ref>

<span dir="rtl">89.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: بر تو باد گشاده رويى؛ زيرا كه آن، كمند دوستى است!</span>

<span dir="rtl">90.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: سَبَبُ المَحَبَّةِ البِشرُ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج4 ص126 ح5546، عيون الحكم والمواعظ: ص282 ح5090.</span></ref>

<span dir="rtl">90.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: سبب (/ ريسمانِ) محبّت، خوش رويى است.</span>

<span dir="rtl">91.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: طَلاقَةُ الوَجهِ بِالبِشرِ وَالعَطِيَّةِ، وفِعلُ البِرِّ وبَذلُ التَّحِيَّةِ، داعٍ إلى مَحَبَّةِ البَرِيَّةِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج4 ص259 ح6032، عيون الحكم والمواعظ: ص318 ح5541.</span></ref>

<span dir="rtl">91.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: گشاده رويى، دَهِش، نيكى كردن و سلام گفتن، موجب محبّت مردم مى شوند.</span>

<span dir="rtl">92.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: البَشاشَةُ فَخُّ المَوَدَّةِ.</span> <ref><span dir="rtl">تحف العقول: ص202، كنز الفوائد: ج1 ص93، نثر الدرّ: ج1 ص285، بحار الأنوار: ج78 ص39 ح13.</span></ref>

<span dir="rtl">92.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: گشاده رويى، دامِ دوستى است.</span>

<span dir="rtl">93.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: حُسنُ اللِّقاءِ يَزيدُ في تَأَكُّدِ الإِخاءِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج3 ص386 ح4827، عيون الحكم والمواعظ: ص227 ح4372 وليس فيه «تأكّد».</span></ref>

<span dir="rtl">93.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: برخوردِ خوش، پيوند برادرى را استوارتر مى سازد.</span>

<span dir="rtl">94.</span> <span dir="rtl">الإمام الباقر عليه السلام: صَنيعُ المَعروفِ وحُسنُ البِشرِ، يَكسِبانِ المَحَبَّةَ، ويُقَرِّبانِ مِنَ اللّهِ، ويُدخِلانِ الجَنَّةَ.</span> <ref><span dir="rtl">مستدرك الوسائل: ج12 ص344 ح22 نقلاً عن كتاب الأخلاق.</span></ref>

<span dir="rtl">94.</span> <span dir="rtl">امام باقر عليه السلام: نيكى كردن و خوش رويى، دوستى مى آورند و [شخص را] به خدا نزديك مى سازند و [او را] به بهشت مى برند.</span>

<span dir="rtl">95.</span> <span dir="rtl">الإمام الصادق عليه السلام: قالَ لُقمانُ لِابنِهِ... يا بُنَيَّ، إن عَدِمَكَ ما تَصِلُ بِهِ قَرابَتَكَ وتَتَفَضَّلُ بِهِ عَلى إخوَتِكَ، فَلا يَعدَمَنَّكَ حُسنُ الخُلُقِ وبَسطُ البِشرِ؛ فَإِنَّهُ مَن أحسَنَ خُلُقَهُ أحَبَّهُ الأَخيارُ وجانَبَهُ الفُجّارُ.</span> <ref><span dir="rtl">قصص الأنبياء للراوندي: ص195 ح244 عن حمّاد بن عيسى، بحار الأنوار: ج13 ص420 ح14.</span></ref>

<span dir="rtl">95.</span> <span dir="rtl">امام صادق عليه السلام: لقمان به پسرش گفت: «... پسرم! اگر چيزى نداشتى كه با آن به خويشانت كمك كنى و به برادران و دوستانت ببخشى، زنهار كه خوش خويى و گشاده رويى را از دست مدهى؛ زيرا كسى كه خوش اخلاق باشد، نيكان، او را دوست مى دارند و بَدان، از او كناره مى گيرند».</span>

<span id="ذهاب-السخيمة"></span>
== <span dir="rtl">3 / 3: ذَهابُ السَّخيمَةِ</span> ==

<span dir="rtl">3 / 3: از بين رفتن كنيه</span>

<span dir="rtl">96.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: حُسنُ البِشرِ يَذهَبُ بِالسَّخيمَةِ</span> <ref><span dir="rtl">السخيمة: الحقد في النفس (النهاية: ج2 ص351 «سخم»).</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">الكافي: ج2 ص104 ح6 عن سُماعة عن الإمام الكاظم عليه السلام، مشكاة الأنوار: ص138 ح321 عن الإمام الكاظم عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله، تحف العقول: ص45، إرشاد القلوب: ج1 ص133، بحار الأنوار: ج74 ص172 ح41.</span></ref>

<span dir="rtl">96.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: خوش رويى، كينه را از بين مى بَرَد.</span>

<span dir="rtl">97.</span> <span dir="rtl">الإمام علي عليه السلام: البِشرُ يُطفي نارَ المُعانَدَةِ.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج1 ص150 ح561، عيون الحكم والمواعظ: ص50 ح1282.</span></ref>

<span dir="rtl">97.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: خوش رويى، آتش عناد و خيره سرى را خاموش مى كند.</span>

<span dir="rtl">98.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: إنَّ أحسَنَ ما يَألَفُ بِهِ النّاسُ قُلوبَ أوِدّائِهِم، ونَفَوا بِهِ الضِّغنَ</span> <ref><span dir="rtl">الضِغنُ: الحِقدُ (مجمع البحرين: ج2 ص1082 «ضغن»).</span></ref> <span dir="rtl">عَن قُلوبِ أعدائِهِم، حُسنُ البِشرِ عِندَ لِقائِهِم، وَالتَّفَقُّدُ في غَيبَتِهِم، وَالبَشاشَةُ بِهِم عِندَ حُضورِهِم.</span> <ref><span dir="rtl">تحف العقول: ص218، بحار الأنوار: ج78 ص57 ح124.</span></ref>

<span dir="rtl">98.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: بهترين چيزى كه مردم به وسيله آن، دل هاى دوستان خود را به دست مى آورند و كينه ها را از دل هاى دشمنانشان مى زُدايند، خوش رويى، در هنگام برخورد با آنان، و جوياى احوالِ آنان شدن در غيابشان و گشاده رويى با آنان در حضورشان است.</span>

<span dir="rtl">99.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: دارِ النّاسَ تَستَمتِع بِإِخائِهِم، وَالقَهُم بِالبِشرِ تُمِت أضغانَهُم.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج4 ص16 ح5129، عيون الحكم والمواعظ: ص251 ح4704.</span></ref>

<span dir="rtl">99.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: با مردم، مدارا كن تا از برادرىِ آنان، بهره مند شوى، و با خوش رويى با آنان برخورد كن تا كينه هايشان را بميرانى.</span>

<span dir="rtl">100.</span> <span dir="rtl">عنه عليه السلام: اِقبَل أعذارَ النّاسِ تَستَمتِع بِإِخائِهِم، وَالقَهُم بِالبِشرِ تُمِت أضغانَهُم.</span> <ref><span dir="rtl">غرر الحكم: ج2 ص215 ح2420، عيون الحكم والمواعظ: ص77 ح1857.</span></ref>

<span dir="rtl">100.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: پوزش هاى مردم را بپذير تا از برادرى آنان، برخوردار شوى، و با خوش رويى با آنها برخورد كن تا كينه هايشان را بميرانى.</span>

<span id="ذهاب-السيئات"></span>
== <span dir="rtl">3 / 4: ذَهابُ السَّيِّئاتِ</span> ==

<span dir="rtl">3 / 4: از بين رفتن بدى ها و گناهان</span>

<span dir="rtl">101.</span> <span dir="rtl">الإمام علي عليه السلام: إذا لَقيتُم إخوانَكُم فَتَصافَحوا وأَظهِرُوا لَهُمُ البَشاشَةَ وَالبِشرَ، تَتَفَرَّقوا وما عَلَيكُم مِنَ الأَوزارِ قَد ذَهَبَ.</span> <ref><span dir="rtl">الخصال: ص633 ح10 عن أبي بصير ومحمد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام، بحار الأنوار: ج10 ص111 ح1.</span></ref>

<span dir="rtl">101.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: هر گاه با برادرانتان، رو به رو شديد و دست داديد و با آنها گشاده رويى و خوش رويى نموديد، آن گاه كه از هم جدا مى شويد، هر چه گناه داشته ايد، از بين رفته است.</span>

<span id="التقرب-إلى-الله-سبحانه"></span>
== <span dir="rtl">3 / 5: التَّقَرُّبُ إلَى اللّهِ سُبحانَهُ</span> ==

<span dir="rtl">3 / 5: نزديك شدن به خداوند سبحان</span>

<span dir="rtl">102.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: إذا تَلاقَى الرَّجُلانِ فَتَصافَحا تَحاتَّت</span> <ref><span dir="rtl">تحاتَت: أي تساقطت (النهاية: ج1 ص337 «حت»).</span></ref> <span dir="rtl">ذُنوبُهُما، وكانَ أقرَبَهُما إلَى اللّهِ تَعالى أكثَرُهُما بِشرا بِصاحِبِهِ.</span> <ref><span dir="rtl">عوالي اللآلي: ج1 ص435 ح142، بحار الأنوار: ج76 ص39 ح35؛ راجع: تاريخ بغداد: ج8 ص305.</span></ref>

<span dir="rtl">102.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر گاه دو مرد به هم برسند و با هم دست بدهند، گناهانشان فرو مى ريزد و نزديك ترينِ آن دو به خداى متعال، آن كسى است كه با ديگرى، خوش روتر باشد.</span>

<span dir="rtl">103.</span> <span dir="rtl">الإمام الباقر عليه السلام: البِشرُ الحَسَنُ وطَلاقَةُ الوَجهِ مَكسَبَةٌ لِلمَحَبَّةِ وقُربَةٌ مِنَ اللّهِ. وعُبوسُ الوَجهِ وسوءُ البِشرِ مَكسَبَةٌ لِلمَقتِ وبُعدٌ مِنَ اللّهِ.</span> <ref><span dir="rtl">تحف العقول: ص296، مشكاة الأنوار: ص316 ح6، بحار الأنوار: ج78 ص176 ح43.</span></ref>

<span dir="rtl">103.</span> <span dir="rtl">امام باقر عليه السلام: روى خوش داشتن و گشاده رويى، موجب جلب محبّت و تقرّب به خدا مى شود، و ترش رويى و بدبرخوردى، موجب دشمنى و دورى از خدا.</span>

<span id="دخول-الجنة"></span>
== <span dir="rtl">3 / 6: دُخولُ الجَنَّةِ</span> ==

<span dir="rtl">3 / 6: رفتن به بهشت</span>

<span dir="rtl">104.</span> <span dir="rtl">فاطمة عليهاالسلام: البِشرُ في وَجهِ المُؤمِنِ يوجِبُ لِصاحِبِهِ الجَنَّةَ، وَالبِشرُ في وَجهِ المُعانِدِ المُعادي يَقي صاحِبَهُ عَذابَ النّارِ.</span> <ref><span dir="rtl">التفسير المنسوب إلى الإمام العسكري عليه السلام: ص354 ح243، بحار الأنوار: ج75 ص401 ح42.</span></ref>

<span dir="rtl">104.</span> <span dir="rtl">فاطمه عليهاالسلام: خوش رويى با مؤمن، بهشت را بر صاحبش واجب مى گردانَد و خوش رويى با خيره سرِ كينه توز، صاحبش را از عذاب آتش [دوزخ]، حفظ مى كند.</span>

<span dir="rtl">105.</span> <span dir="rtl">الكافي عن فضيل: قالَ</span> <ref><span dir="rtl">الضمير في «قال» راجع إلى الباقر أو الصادق عليهماالسلام، وكأنّه سقط من النسّاخ أو الرواة (هامش المصدر).</span></ref><span dir="rtl">: صَنائِعُ المَعروفِ وحُسنُ البِشرِ يَكسِبانِ المَحَبَّةَ ويُدخِلانِ الجَنَّةَ، وَالبُخلُ وعُبوسُ الوَجهِ يُبعِدانِ مِنَ اللّهِ ويُدخِلانِ النّارَ.</span> <ref><span dir="rtl">الكافي: ج2 ص103 ح5 عن فضيل، بحار الأنوار: ج74 ص172 ح40.</span></ref>

<span dir="rtl">105.</span> <span dir="rtl">الكافى ـ به نقل از فضيل ـ: امام عليه السلام</span> <ref><span dir="rtl">مقصود، امام باقر عليه السلام يا امام صادق عليه السلام است كه گويا از قلم ناسخان يا راويان، افتاده است.</span></ref> <span dir="rtl">فرمود: «نيكى كردن و خوش رويى، محبّت مى آورند و به بهشت مى برند، و بُخل و ترش رويى، [شخص را] از خدا دور مى كنند و به آتش [دوزخ] مى برند».</span>

<span dir="rtl">106.</span> <span dir="rtl">الإمام الصادق عليه السلام: ثَلاثٌ مَن أتَى اللّهَ بِواحِدَةٍ مِنهُنَّ أوجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّةَ: الإِنفاقُ مِن إقتارٍ، وَالبِشرُ لِجَميعِ العالَمِ، وَالإِنصافُ مِن نَفسِهِ.</span> <ref><span dir="rtl">الكافي: ج2 ص103 ح2 عن سماعة بن مهران، مشكاة الأنوار: ص315 ح992، تنبيه الخواطر: ج2 ص188، دعائم الإسلام: ج2 ص329 ح1242، بحار الأنوار: ج74 ص169 ح37.</span></ref>

<span dir="rtl">106.</span> <span dir="rtl">امام صادق عليه السلام: سه چيز است كه هر كس يكى از آنها را انجام دهد، خداوند، بهشت را بر او واجب مى گردانَد: انفاق كردن در هنگام تنگ دستى، خوش رويى نمودن با همه مردمان، و انصاف به خرج دادن در باره خويشتن.</span>

<span id="الفصل-الرابع-البشاشة-المذمومة"></span>
= <span dir="rtl">الفصل الرابع: البشاشة المذمومة</span> =

<span dir="rtl">فصل چهارم: گشاده رويىِ نكوهيده</span>

<span id="البشاشة-مع-صاحب-بدعة"></span>
== <span dir="rtl">4 / 1: البَشاشَةُ مَعَ صاحِبِ بِدعَةٍ</span> ==

<span dir="rtl">4 / 1: گشاده رويى با بدعت گذار</span>

<span dir="rtl">107.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: مَن سَلَّمَ عَلى صاحِبِ بِدعَةٍ، أو لَقِيَهُ بِالبِشرِ، أوِ استَقبَلَهُ بِما يَسُرُّهُ، فَقَدِ استَخَفَّ بِما أنزَلَ اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله.</span> <ref><span dir="rtl">تاريخ بغداد: ج10 ص264 عن ابن عمر، كنز العمّال: ج13 ص82 ح5599.</span></ref>

<span dir="rtl">107.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر كس به بدعت گذارى، سلام كند يا با او با گشاده رويى برخورد كند، يا از او به گونه اى كه خوش حالش نمايد، استقبال كند، بى گمان، آنچه را خداوند بر محمّد صلى الله عليه و آله نازل كرده، سبُك شمرده است.</span>

<span id="البشاشة-مع-أهل-المعاصي"></span>
== <span dir="rtl">4 / 2: البَشاشَةُ مَعَ أهلِ المَعاصي</span> ==

<span dir="rtl">4 / 2: گشاده رويى با گنه پيشگان</span>

<span dir="rtl">108.</span> <span dir="rtl">رسول اللّه صلى الله عليه و آله: تَقَرَّبوا إلَى اللّهِ عَزَّ وجَلَّ بِبُغضِ أهلِ المَعاصي، وَالقَوهُم بِوُجوهٍ مُكفَهِرَّةٍ</span> <ref><span dir="rtl">اكفَهَرَّ: عَبَسَ (مجمع البحرين: ج3 ص1584 «كفهر»).</span></ref><span dir="rtl">.</span> <ref><span dir="rtl">الفردوس: ج2 ص56 ح2320 عن ابن مسعود، كنز العمّال: ج3 ص65 ح5518.</span></ref>

<span dir="rtl">108.</span> <span dir="rtl">پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: با نفرت از گنه پيشگان، خود را به خداوند عز و جل نزديك گردانيد و با آنان، با چهره هاى در هم كشيده، رو به رو شويد.</span>

<span dir="rtl">109.</span> <span dir="rtl">الإمام علي عليه السلام: أمَرَنا رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله، أن نَلقى أهلَ المعَاصي بِوُجوهٍ مُكفَهِرَّةٍ.</span> <ref><span dir="rtl">الكافي: ج5 ص59 ح10 عن السكوني عن الإمام الصادق عليه السلام، وراجع: تهذيب الأحكام: ج6 ص177 ح356 و عوالي اللآلي: ج3 ص190 ح29.</span></ref>

<span dir="rtl">109.</span> <span dir="rtl">امام على عليه السلام: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به ما دستور داد كه با گنه پيشگان، با چهره هاى در هم كشيده، رو به رو شويم.</span>

<span id="بشاشة-أهل-الفسق"></span>
== <span dir="rtl">4 / 3: بَشاشَةُ أهلِ الفِسقِ</span> ==

<span dir="rtl">4 / 3: گشاده رويى فاسقان</span>

<span dir="rtl">110.</span> <span dir="rtl">الإمام العسكري عليه السلام ـ لِأَبي هاشِمٍ الجَعفَرِيِّ ـ: يا أبا هاشِمٍ، سَيَأتي زَمانٌ عَلَى النّاسِ وُجوهُهُم ضاحِكَةٌ مُستَبشِرَةٌ، وقُلوبُهُم مُظلِمَةٌ مُنكَدِرَةٌ، السُّنَّةُ فيهِم بِدعَةٌ، وَالبِدعَةُ فيهِم سُنَّةٌ، المُؤمِنُ بَينَهُم مُحَقَّرٌ، وَالفاسِقُ بَينَهُم مُوَقَّرٌ.</span> <ref><span dir="rtl">حديقة الشيعة: ص592 عن عبد الجبار، مستدرك الوسائل: ج11 ص380 ح13308 عن محمد بن عبد الجبار.</span></ref>

<span dir="rtl">110.</span> <span dir="rtl">امام عسكرى عليه السلام ـ به ابو هاشم جعفرى ـ: اى ابو هاشم! به زودى زمانى فرا مى رسد كه مردم، چهره هايشان، خندان و شادان است و دل هايشان، تاريك و تيره. سنّت، در ميان آنان، بدعت به شمار مى آيد و بدعت، سنّت. مؤمن را به ديده حقارت مى نگرند و فاسق را محترم مى شمارند.</span>

<references />